چرا پیامرسانی زنجیرهای متقابل محبوبتر میشود؟
به گزارش زوم ارز، در سال گذشته، پروتکلهای پیامرسانی زنجیرهای به طور فزایندهای مورد توجه قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، Wormhole از زمان راهاندازی خود در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱ میلیارد پیام زنجیرهای دست یافته و کلیه انتقالات ارزشی از طریق این پل توکن به بالغ بر ۳۹ میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. همچنین، تراکنشهای بین زنجیرهای و آدرسهای فعال در Axelar نیز در سال گذشته به ترتیب ۴۷۸% و ۴۳۰% رشد کردهاند.
حالت اصلی برای انتقال اطلاعات و داراییها در شبکههای بلاکچین مختلف استفاده از پلهای بلاکچین است. با این حال، پلهای بلاکچین با چالشهای زیادی در راستای غیرمتمرکز شدن روبرو هستند. این پلها اغلب از روشهای قفل و منت یا رایت و منت برای انتقال ارزش بین زنجیرههای مختلف استفاده میکنند.
برای انجام این کار، کاربر باید دارایی خود را در زنجیره A قفل کند و پس از آن که بتواند آن را به زنجیره B منتقل کند، آن را با نسخه مصنوعی همان دارایی در زنجیره B جایگزین کند. سپس برای بازگشت به دارایی اصلی در زنجیره B، باید بار دیگر هزینه کنید.
اگرچه این روش قطعیت فوری در زنجیره مقصد را تضمین میکند، اما فرآیند آن نسبتاً خستهکننده است و با خطرات امنیتی خاص خود همراه است، مانند آسیبپذیری در برابر حملات مخرب.
در سال ۲۰۲۲، Wormhole نیز در معرض یکی از این حملات قرار گرفته و بیش از ۳۲۰ میلیون دلار اتر را از دست داد، که این حمله را به یکی از بزرگترین سوء استفادههای DeFi تا به امروز تبدیل کرد.
پل های نگهبانی امیدوارند با معرفی یک نهاد متمرکز که بر دارایی ها نظارت می کند و از خود پل محافظت می کند، از این امر جلوگیری کنند. با این حال، این به نوبه خود به این معنی است که کاربران باید به یک نهاد واحد اعتماد کنند و از اصول تمرکززدایی سرپیچی کنند.
راه دیگری که پل ها قادر به انتقال دارایی ها هستند، داشتن یک استخر نقدینگی واحد است. این بدان معناست که چندین زنجیره دارای یک استخر نقدینگی هستند و کارایی سرمایه را بین زنجیرههای بلوکی متصل بهبود میبخشند.
این راه حل تنها در صورتی کار می کند که همه زنجیره ها بتوانند درخواست های نقدینگی را برآورده کنند. در مواردی که چندین تراکنش امیدوارند از یک استخر خارج شوند، باید راههایی وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که نقدینگی کافی در استخر برای انجام همه درخواستها وجود دارد. عدم انجام این کار می تواند منجر به عوارض بزرگتر شود. این نوع پل زدن نیز قطعیت آنی را تضمین نمی کند.
پلهای نگهبانی به امید جلوگیری از امور نظارتی و حفاظت از خود پل، به وجود آمدهاند. با این حال، این بدان معنی است که کاربران باید به یک نهاد متمرکز اعتماد کنند و از اصول تمرکززدایی صرف نظر کنند.
یک راه دیگر برای انتقال داراییها، ایجاد یک استخر نقدینگی واحد است. در این حالت، چندین زنجیره دارای یک استخر نقدینگی را دارند و باعث بهبود کارایی سرمایهگذاری بین زنجیرههای بلوکی متصل به استخر نقدینگی میشوند.
اما برای موفقیت این راهحل، همه زنجیرهها باید بتوانند درخواستهای نقدینگی را برآورده کنند. در صورتی که چندین تراکنش از استخر نقدینگی خارج شوند، باید راهکارهایی وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که استخر نقدینگی دارای مقدار کافی نقدینگی برای انجام همه درخواستها است. در غیر این صورت، ممکن است به عواقب جدیتری منجر شود. همچنین، این نوع پلسازی نمیتواند قطعیت آنی را تضمین کند.
یکی از تغییرات اخیر در جهت کاهش تمرکز، بهبود زیرساختهای پلسازی موجود است. رابینسون بورکی، مدیر ارشد اجرایی بنیاد Wormhole، به Blockworks گفت: “پروتکلهای پیامرسانی متقابل زیرساختهای سطح پایینی هستند، شبیه به زنجیرههای بلوکی. با استفاده از این پروتکلها میتوان به راحتی امنیت ارسال دادهها بین دو سیستم ناسازگار را فراهم کرد و با استفاده از آنها میتوان پلهای رمزی مطمئنتری را بر روی پروتکل پیامرسانی ایجاد کرد.”
یکی از راهحلهای محبوب در این زمینه، پیامرسانی زنجیرهای متقابل با نام “ارسال پیام عمومی (GMP)” است که به آن توجه ویژهای شده است. GMP عملکردی مشابه یک مترجم بین شبکههای مختلف دارد که در غیر این صورت نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این امکان به وسیله قراردادهایهوشمند و قراردادهای پیشرفته فراهم میشود که تراکنشها و اطلاعات را بین زنجیرههای مختلف بازنشانی میکند.
همچنین، استفاده از تکنولوژیهای پلسازی متقابل مانند Atomic Swaps و Hashed Time-Locked Contracts (HTLCs) نیز میتواند به کاربران امکان انتقال داراییها بین زنجیرههای مختلف را بدون نیاز به واسطهگری ارائه کند. در این روشها، تراکنشها بر اساس شرایط قراردادهای هوشمند صورت میگیرند و تا زمانی که شرایط تعیین شده توسط طرفین برقرار باشند، داراییها در زنجیرههای مختلف قابل دسترس هستند.
به طور کلی، پلهای نگهبانی و راهحلهای پلسازی متقابل به افزایش تعامل و ارتباط بین زنجیرههای بلوکی مختلف کمک میکنند و به کاربران امکان انتقال داراییها و اطلاعات را در یک محیط امن و قابل اعتماد فراهم میکنند. با این حال، قبل از استفاده از هر راهحلی، باید دقت و احتیاط لازم را در انتخاب و استفاده از آن داشته باشید و با ریسکهای مرتبط با آن آشنا شوید.
اگرچه GMP در انتقال داراییها نسبت به پلها بهبود یافته است، اما هنوز در مراحل اولیه قرار دارد. مور به این موضوع اشاره کرده است که مرحله بعدی تکامل برای Axelar، فعالسازی قابلیت همکاری قابل برنامهریزی است، که این پتانسیل را دارد که به طور کلی پلها را پشت سر بگذارد.
مور اظهار میکند: “زمانی که لایه قابلیت همکاری خود یک ماشین مجازی مانند اتریوم است، میتواند کارهای پیچیده را خودکار کند – مانند برش یک توکن روی چندین بلاکچین به طور همزمان و مدیریت عرضه و ویژگیهای سفارشی در همه آنها.”
مور به امید این است که سرویس توکن زنجیرهای (ITS) که در هفته گذشته در شبکه اصلی Axelar راهاندازی شده است، این نوع دقیق از اتوماسیون را ارائه دهد.
“چشمانداز پشت Axelar یک Web3 است که در آن توسعهدهندگان میتوانند آزادانه آهنگسازی کنند و به توابع و شبکههایی متصل شوند که در زنجیرههای بسیاری در سراسر Web3 و فراتر از آن وجود دارند. این کاری است که شما اصلاً نمیتوانید در Web2 انجام دهید. چشمانداز بلندمدت آنترنت است که از نسل متفاوتی از شبکههای آنلاین پشتیبانی میکند.
همچنین، Wormhole در حال کار برای بهبود تجربه قابلیت همکاری است. اخیراً نقشه راه ZK خود را برای تسهیل ارتباطات چند زنجیرهای و بهبود مفروضات اعتماد در پروتکل Wormhole منتشر کرده است.
مور اضافه میکند: “در رویکرد ما، ZK به عنوان سنگ بنای تمرکززدایی و اطمینان از تأیید پیام عمل خواهد کرد. به طور خاص، در یک پروتکل قابلیت همکاری مانند Wormhole، ZK به ارائهدهنده اجازه میدهد تا کل وضعیت یک بلاکچین مانند اتریوم را تأیید کند تا اعتبار پیامهای ارسال شده از بلاکچین منبع را تأیید کند.”
وی افزود: “نقشه راه ZK در ماههای آینده واضح تر خواهد شد، اما استراتژی ما شامل جذب متخصصان رمزنگاری جدید به تیم ما و همکاری با آنها، عرضه آسان به مشتریان آینده و همکاری استراتژیک با تأمینکننده سختافزار برای تسریع پیادهسازیهای کلاینت سبک میباشد.”
منبع: blockworks.co
نظرات کاربران