عمل نکردن DeFi به وعده های خود در خصوص حفظ حریم خصوصی!!!
به گزارش زوم ارز، وقتی صحبت از حریم خصوصی شخصی به میان میآید، وعدههای تابستانی دیفای توخالی به نظر میرسد.
پروژهها با عباراتی مانند “حریم خصوصی مالی” و “امنیت رمزنگاری” در طول رونق DeFi در سال ۲۰۲۱، صحنه را پر کردند و در زمانی که صنعت هنوز در حال فعالیت بود، انتظارات کاربران را بالا برد. در مراحل اولیه خود است.
در نتیجه، پس از فرونشستن گرد و غبار، آشکار شد که اکثر اعلامیه های حریم خصوصی جسورانه DeFi کمتر از حد انتظار بوده است. این موضوع با ظهور سرویسهای جدید تجزیه و تحلیل زنجیرهای مانند Arkham Intelligence و Chainalysis که داشبورد دادههای آنها نشان میدهد که واقعاً فعالیتهای زنجیرهای کاربران DeFi قابل ردیابی است، بیشتر بر این موضوع تأکید شده است.
اکنون، بخش DeFi با افزایش فشار قانونی برای بینام کردن برخی از تراکنشها و نمایههای کاربر مواجه است، در حالی که به طور همزمان با پرچمگذاری اعتماد کاربران از نظر حقوق فردی آنها برای حفظ حریم خصوصی دادهها سروکار دارد.
اما آیا این چالش ها به معنای نابودی حریم خصوصی در DeFi است؟ ما مطمئناً اینطور فکر نمی کنیم.
واقعیت این است که مهمترین مسائل امروزی انتقاد از ماهیت خود DeFi نیست، بلکه انتقاد از وضعیت فعلی تکامل آن است. به طور خاص، مشکل توسعه دهندگان این است که بسیاری از این دیوانگی بر اساس فناوری توسعه نیافته ای ساخته شده است که به هیاهوها عمل نکرده است. با این حال، زیرساخت زیربنایی به سرعت در حال رشد است و الگوی توسعه Web3 از این مفهوم دور میشود که «شفافیت» همواره باید با «فقدان حریم خصوصی» مرتبط باشد.
تفاوت قابل توجهی بین رویکرد آزادیخواهانه به حریم خصوصی رمزنگاری (انجام آنچه می خواهید بدون توجه به تلاش های ضد پولشویی) و حریم خصوصی که موارد استفاده جدید را به روشی سازگار با مقررات (انجام آنچه می خواهید تا زمانی که می خواهید) وجود دارد. زیرا وجوه شما از یک منبع قانونی می آید).
خوشبختانه، اکثر قوانین حفظ حریم خصوصی این مرزبندی را مجاز میدانند، به همین دلیل است که اکثریت قریب به اتفاق مقررات موجود به جای مخالفت آشکار با “حریم خصوصی”، بیشتر به حوزههای مربوط به حفاظت از مشتری مربوط میشوند.
به عنوان مثال، دولت ایالات متحده از فناوریهای تقویتکننده حریم خصوصی پشتیبانی میکند – تا زمانی که با قوانین موجود AML/CFT هماهنگ باشند. با این حال، هنگامی که سازمانها بدون پیروی از این دستورالعملها از بلاک چینهای خصوصی استفاده میکنند یا از خدماتی استفاده میکنند که خارج از قوانین فعلی عمل میکنند، خطرات غیرضروری برای کاربران خود ایجاد میکنند.
کلید عملی کردن این رویکرد برای حفظ حریم خصوصی، هم برای تنظیمکنندهها و هم برای کاربران قابل قبول، میتواند، برای مثال، ذخیرهسازی غیرمتمرکز دادههای اعتبار کاربر مانند idOS باشد – یک سیستم هویت منطبق با GDPR که اخیراً در کنفرانس TOKEN2049 امسال اعلام شد. با چنین راه حلی، هیچ یک از طرفین به تنهایی اعتبار کاربر را کنترل نمی کند، حتی با وجود اینکه سیستم به طور قابل تایید اطمینان می دهد که کاربران در لیست تحریم های مجاز قرار ندارند.
فناوریهایی که به سرعت در حال رشد هستند، مانند اثباتهای دانش صفر و سیستمهای هویت غیرمتمرکز، نیاز به (و امکان) افشای دادههای کاربر خارجی را برای هر طرف خارجی از بین میبرند. در عین حال، آنها به رگولاتورها این امکان را میدهند تا با اطمینان و سرعت، فعالیتهای مخرب زنجیرهای را شناسایی کرده و روی آنها عمل کنند. ترکیب چنین سیستم ذخیرهسازی با برنامههای DeFi تقویتشده با حریم خصوصی، مجموعه جامع تجارت حریم خصوصی را ایجاد میکند که با مقررات AML نیز هماهنگ است.
همه اینها به این معناست که سازندگان Web3 هم به تنظیمکنندهها و هم به کاربران نهایی گوش میدهند و راهحلهای ظریفتری را توسعه میدهند که به هر دو انتهای طیف پاسخ میدهد. شکی نیست که این صنعت به طور کلی در حال حاضر انتظارات هیچ یک از طرفین را برآورده نمی کند.
با این حال، میتوان همین را در مورد اینترنت مدرن گفت، که سیر تکاملی DeFi را هم از منظر توسعه و هم از منظر نظارتی منعکس میکند.
برای زمینه: پیدایش اینترنت را میتوان در یک ابتکار آکادمیک انجام داد که توسط آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته ایالات متحده انجام شد – اما اینترنت همانطور که امروز میشناسیم عمدتاً نتیجه یک سری تعاملات و تصمیمهای غیررسمی بود که توسط قلاببازان گرفته شد. و علاقه مندان به حاشیه در سالهای بعد. «شبکههای آزمایشی» کوچک و آزمایشی و برنامههایی که کمتر کسی تصور میکرد مهم باشد، باعث ایجاد پروتکلهای اینترنتی ضروری شد که هنوز هم امروزه مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله انتقال فایل و TCP/IP.
در این مدت، اینترنت اساساً تنظیم نشده بود. تا قبل از گسترش و تجاریسازی اینترنت در اواسط دهه ۱۹۹۰، مدل حاکمیت اولیه اینترنت غیرمتمرکز و مبتنی بر استانداردها و پروتکلهای غیررسمی بود که بهطور داوطلبانه توسط سازندگان با تمرکز بر ایجاد قابلیت همکاری شبکهها اتخاذ شد.
و با این حال در نهایت مقررات رعایت شد، توسعهدهندگان سازگار شدند، و اکثریت قریب به اتفاق فعالیتهای مالی جهانی امروزی به صورت آنلاین انجام میشود – چیزی که با توجه به منشأ نامشخص اینترنت، تنها چند دهه پیش غیرقابل تصور بود. علیرغم تمام مشکلاتی که دارد، اینترنت بدون شک نیروی خوبی در جهان بوده است: بخش DeFi که به سرعت در حال رشد است این پتانسیل را دارد که تأثیر مشابهی بر سیستم مالی و فراتر از آن داشته باشد.
از آنجایی که DeFi به رشد و بلوغ خود ادامه میدهد، تنظیمکنندهها چارچوبهای جدیدی را برای اداره این صنعت ایجاد میکنند در حالی که توسعهدهندگان فناوریهای جدید و مسئول حفظ حریم خصوصی ایجاد میکنند. به همین دلیل است که سازندگان Web3 باید بدانند که کاستیهای حریم خصوصی امروز یک معمایی است که باید حل شود، نه یک کیفرخواست برای صنعت. و اگر یک خارج از صنعت نمی تواند پروتکل Web3 را تصور کند که به نگرانی های مربوط به حریم خصوصی تنظیم کننده ها رسیدگی می کند و در عین حال نیازهای حریم خصوصی کاربران را برآورده می کند، تنها به این دلیل است که این راه حل توسط یک خودی صنعت ساخته نشده است — هنوز.
منبع: blockworks .co
نظرات کاربران