چرا امنیت بیتکوین دیگر کافی نیست؟،در دنیایی که بیتکوین بهعنوان طلای دیجیتال شناخته میشود و بسیاری آن را امنترین شبکه مالی تاریخ میدانند، پرسیدن این سؤال شاید عجیب بهنظر برسد: آیا امنیت بیتکوین در حال فرسایش است؟ این رمزارز محبوب که پایه و اساس آن بر امنیت و غیرمتمرکز بودن استوار است، با چالشهای پنهانی مواجه شده که شاید در نگاه اول به چشم نیاید، اما آیندهاش را زیر سوال میبرد.
لیست عناوینی که در این مقاله برای شما زوم ارزی عزیز آماده کرده ایم:
- چرا امنیت بیتکوین دیگر کافی نیست؟
- Bank Run در دنیای کریپتو؛ آیا بیتکوین تاب میآورد؟
- مارپیچ مرگ بیتکوین؛ پایان از درون شروع میشود
- فرمولهای پنهان هجوم برداشت در بیتکوین
- ساختار امنیتی در بنبست
- ابزارهای سنجش امنیت شبکه
- رخنه در حصار بیتکوین
- نقطه بیبازگشت در مدل امنیتی بیتکوین
- ستونهای انگیزه و هدف شبکه
- تونل بحران سیاسی در بلاکچین
چرا امنیت بیتکوین دیگر کافی نیست؟
طوفانی ویرانگر در کمین بیتکوین است؛ نه بهدلیل نوسانات بازار، بلکه از اعماق ساختار فنی و ریاضی خود این شبکه. با کاهش تدریجی درآمد ماینرها، پایههای امنیتی بیتکوین دچار تزلزل میشود و راه برای حملاتی مانند ۵۱ درصد، سانسور تراکنشها و دوبار خرج کردن باز میشود. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است بیتکوین با بحرانی جدی روبهرو شود؛ بحرانی که در آن هجوم کاربران برای برداشت داراییشان، این شبکه را بهسمت مارپیچ نابودی سوق میدهد.
Bank Run در دنیای کریپتو؛ آیا بیتکوین تاب میآورد؟
اگر امروز تنها بخش کوچکی از دارندگان بیتکوین تصمیم بگیرند کوینهای خود را جابهجا کنند، شبکه بهدلیل محدودیت ظرفیت با اختلال جدی مواجه خواهد شد. این وضعیت شباهت زیادی به پدیده «هجوم برای برداشت پول» دارد؛ چرا که کاربران وارد سیستمی شدهاند که توانایی پاسخگویی به خروج همزمان آنها را ندارد. حتی در خوشبینانهترین سناریوها، اگر هر کاربر فقط یک تراکنش انجام دهد، تشکیل صف تراکنشها ممکن است ماهها به طول بینجامد.
در چنین شرایطی، بسیاری از تراکنشها بهدلیل ازدحام بالا در شبکه گیر میافتند و پس از چند روز حذف میشوند، و عملاً برای کاربران امکان استفاده از بیتکوین از بین میرود. شکلگیری ترس و بیاعتمادی، این بحران را تشدید میکند؛ زیرا با افزایش تلاش کاربران برای خروج، تراکنشهای اسپممانند، فشار بیشتری بر شبکه وارد میکنند و گرهها را از کار میاندازند.
این بحران شاید زودتر از بازه پیشبینیشده ۷ تا ۱۱ سال آینده رخ دهد. واقعیت این است که خطر «هجوم برای برداشت پول» با روند نزولی بودجه امنیتی شبکه ترکیب شده و یک سناریوی بحرانی را رقم میزند. زمانی که در آینده نزدیک امنیت بیتکوین دچار فروپاشی شود، این بحران میتواند بهعنوان جرقه اولیه عمل کرده و شبکه را یا به مرز نابودی بکشاند یا به سمت راهحلی نظیر پذیرش تورم سوق دهد.
مارپیچ مرگ بیتکوین؛ پایان از درون شروع میشود
زنجیرهای از شکستها، از جمله حملات ۵۱ درصدی و هجوم برای برداشت داراییها، میتواند جرقهای برای سقوط ناگهانی قیمت بیتکوین باشد. اما مشکل اصلی اینجاست که کاهش قیمت مستقیماً سودآوری ماینرها را هدف قرار میدهد و آنها را ناچار به خاموش کردن دستگاههایشان میکند. از آنجا که بیتکوین تنها هر دو هفته یکبار سختی شبکه را تنظیم میکند، کاهش سریع هشریت (HashRate) میتواند به کند شدن چشمگیر سرعت پردازش تراکنشها منجر شود. اگر تنها نیمی از ماینرها فعالیت خود را متوقف کنند، زمان تولید هر بلاک دو برابر میشود و حتی فرآیند تنظیم مجدد سختی ممکن است تا یک ماه به طول بینجامد.
ترکیب این موضوع با ظرفیت محدود بیتکوین، نسخهای آماده برای فاجعه است. صف تراکنشها که قبلاً سه ماه طول میکشید، حالا ممکن است به شش ماه یا حتی یک سال افزایش یابد. در این وضعیت، یک چرخه معیوب آغاز میشود: ترس باعث افت قیمت میشود، افت قیمت ماینرها را از شبکه خارج میکند، کندی شبکه موجب ترس بیشتر میشود و این روند دوباره قیمت را پایین میکشد. این حلقه بازخورد منفی، همان چیزی است که از آن با عنوان «مارپیچ مرگ» یاد میشود؛ روندی خودتقویتشونده که میتواند بقای شبکه را تهدید کند.
فرمولهای پنهان هجوم برداشت در بیتکوین
این برآوردها با فرض نبود ازدحام اضافی در شبکه انجام شده تا نشان دهد ژرفای گرفتاری چه اندازه است.
شمار دارندگان فعال زنجیره
سیوسه میلیون نفر (گلسنود، مارس ۲۰۲۳)
بیشینه توان شبکه
تقریباً هفت دادوستد در هر ثانیه؛ این رقم از تقسیم بزرگترین بلوک ثبتشده بیتکوین (۱٫۶۶ مگابایت) بر اندازه میانگین هر دادوستد (۳۷۴ بایت) و سپس تقسیم بر ششصد ثانیه به دست آمده.
گنجایش ماهانه
۷ × ۶۰ × ۶۰ × ۲۴ × ۳۰ ≈ ۱۸ میلیون و ۱۴۴ هزار دادوستد.
اگر تمامی کاربران کنونی تنها یک بار جابهجایی انجام دهند، میانگین زمان انتظار به یکونیم ماه میرسد: ۳۳ میلیون ÷ ۱۸٫۱۴۴ میلیون ≈ ۱٫۸ ماه. به بیان دیگر، حتی در بهترین وضعیت، بیش از چهلوپنج روز طول میکشد تا همه افراد فعلی بتوانند فقط یک تراکنش ثبت کنند.
ساختار امنیتی در بنبست
امنیت بیتکوین مبتنی بر بودجهای است که از پاداش استخراج هر بلوک فراهم میشود. این پاداش تقریباً هر چهار سال یکبار به نصف کاهش مییابد. برای آنکه سطح فعلی امنیت حفظ شود، یا باید قیمت بیتکوین در هر دوره نصف شدن پاداش دو برابر شود یا کارمزد تراکنشها برای همیشه در سطح بسیار بالایی باقی بماند؛ در حالی که هیچیک از این دو گزینه عملی نیست. رشد نمایی قیمت نمیتواند تا ابد پا بر جا بماند و کارمزدها هم هرگز به میزانی نخواهند رسید که امنیت شبکه را تضمین کند، زیرا افزایش هزینه تراکنش کاربران را به دلیل محدودیت ظرفیت شبکه از آن دور میکند.
ابزارهای سنجش امنیت شبکه
هشریت لزوماً مترادف امنیت نیست؛ بسیاری از تأثیرگذاران بیتکوین درک درستی از مکانیزم اثبات کار ندارند و این باعث شده برداشت عمومی نسبت به مدل امنیتی آن اشتباه باشد. در واقع، هشریت تنها معیاری بیمعنی برای سنجش امنیت است، چون با بهبود سختافزارها هزینه تولید هشها کاهش مییابد و ممکن است درآمد ماینرها کم و هشریت شبکه بالا برود. بنابراین نمیتوان صرفاً با شمارش هشها بودجه امنیتی را تخمین زد.
امنیت واقعی بیتکوین توسط هزینهای تعیین میشود که برای تولید این هشها صرف میشود، نه خود تعداد هشها. مهم آن است که یک مهاجم برای انجام حمله چه هزینهای از منظر سود و زیان خواهد داشت. از این رو بودجه امنیتی شبکه بهتر است بر اساس مقدار پرداختی به ماینرها یعنی پاداش بلاک سنجیده شود، زیرا در یک تعادل نش اقتصادی، این انگیزه مستقیم مالی است که از مهاجمان میخواهد هزینه حمله را بپردازند.
رخنه در حصار بیتکوین
هجوم پنجاهویکدرصد با هدف انجام دوبار خرج کردن در صرافیها، با چشمانداز سود احتمالی میلیارد دلاری، یک سناریوی کاملاً قابل تصور است. در این حمله مهاجم ابتدا بیتکوینهای خود را در چند صرافی به داراییهای دیگر تبدیل میکند، سپس با بازگرداندن زنجیرهٔ بلاکها، بیتکوینهای اولیه را بازیابی و در عین حال دارایی جدید را نیز حفظ میکند. با کاهش مداوم بودجهٔ امنیتی شبکه، هزینهٔ اجرای چنین حملهای طی بازهٔ زمانی هفت تا یازده سال آینده به چند میلیون دلار در روز تقلیل مییابد. در این شرایط، شبکهای با ارزش بازار معادل یک تریلیون دلار تنها با سرمایهگذاری حدود یک میلیارد دلار در معرض نابودی قرار میگیرد.
نقطه بیبازگشت در مدل امنیتی بیتکوین
وقتی امنیت بیتکوین به حدی کاهش یابد که حمله به آن سودآور شود، جامعه با انتخابی ناممکن روبهرو خواهد شد: یا برای تأمین بودجه امنیتی ماینرها تورم را افزایش دهند و محدودیت بیستویکمیلیون کوین را بشکنند، یا مدل فعلی را بپذیرند و شاهد حملات دوباره خرج کردن و سانسور تراکنشها باشند. این بنبست حتی از سوی توسعهدهندگان ارشد نظیر پیتر تاد نیز تأیید شده که بهشکل تلویحی از تورمآفرینی دفاع میکند؛ اقدامی که با وعده عرضه ثابت بیتکوین در تضاد است و اعتماد کاربران را خدشهدار میکند.
بهاحتمال زیاد ظرف هفت تا یازده سال آینده، جامعه بیتکوین به دو قطب تقسیم خواهد شد و انشعابی تنشزا رخ خواهد داد: شاخهای با تورم و شاخهای بدون آن. هر دو نسخه در پی تقسیم هشریت و ریزش قیمت آسیبپذیرتر میشوند. در چنین شرایط بحرانی، نگهداری شخصی دارایی (Self-Custody) میتواند به دام مرگباری بدل شود، چرا که ازدحام شبکه و آشفتگی بازار امکان دسترسی به داراییها را عملاً از بین خواهد برد.
ستونهای انگیزه و هدف شبکه
ریشه همه این چالشها به نبرد بر سر اندازه بلوک بازمیگردد. در آن دوره، گروه کوچکی مدیریت پروژه را در دست گرفت و مسیر بیتکوین را از نقشه اصلی ساتوشی ناکاموتو منحرف کرد. ساتوشی میگفت بیتکوین با سختافزار موجود میتواند مقیاسپذیری بیشتری نسبت به شبکه ویزا داشته باشد و هرگز به سقف مقیاس نرسد. طراحی اولیه بر پایهی انجام حجم بالایی از تراکنش با کارمزد کم بود؛ راهکاری منطقی برای تضمین امنیت بلندمدت شبکه. اما با محدود کردن اندازه بلوک، بیتکوین از یک سامانه پرداخت جهانی به داراییای صرفاً سفتهبازانه تبدیل شد که با توان پردازش هفت معامله در هر ثانیه، هیچ کاربرد گستردهای—حتی برای نگهداری شخصی همه کاربران—نخواهد داشت.
تونل بحران سیاسی در بلاکچین
افسانهی بیتکوین آن را بهعنوان شایستهسالاری غیرمتمرکز معرفی میکند، اما واقعیت این است که کلاینت اصلی بیتکوین کور کنترل توسعهی پروتکل را بهصورت متمرکز در دست دارد. منازعات بر سر اندازهی بلوک این حقیقت را آشکار ساخت؛ با وجود حمایت بیشتر ماینرها، شرکتها و کاربران از بزرگتر شدن بلوک، تیم کور موفق شد دیدگاه خود را تحمیل کند و مخالفان را کنار بگذارد.
امروزه تنها تعداد معدودی از افراد امکان اعمال مستقیم تغییرات روی کد بیتکوین کور را دارند. این تمرکز قدرت هر تلاشی برای حل معضل امنیتی را مسدود کرده، زیرا ایجاد یک کلاینت جایگزین همچنان بهمثابهی «حمله به بیتکوین» قلمداد میشود. بنابراین امیدی به اصلاح ساختاری از درون باقی نمانده، مگر اینکه بحران به اجبار شبکه را وادار به پذیرش تغییر کند—در آن زمان احتمالاً دیگر خیلی دیر خواهد بود.
سوالات متداول
-
مدل امنیتی بیتکوین بر چه چیزی متکی است؟
بر پاداش استخراج هر بلوک که با هر دوره نصف شدن تا حد زیادی کاهش مییابد.
-
چرا هاوینگ مشکلساز است؟
چون هر چهار سال پاداش ماینرها را نصف میکند و بودجهٔ امنیتی شبکه را کاهش میدهد.
-
آیا افزایش قیمت میتواند کمبود بودجه را جبران کند؟
نه؛ رشد نمایی قیمت پایدار نیست و بهتنهایی نمیتواند هزینهٔ حمله را بالا نگه دارد.
-
کارمزد تراکنشها چه نقشی در امنیت دارند؟
اگر کارمزدها بسیار بالا برود، ظرفیت محدود شبکه کاربران را فراری میدهد و درآمد ماینرها کاهش مییابد.
-
هشریت چه نشان میدهد و چه چیزی را پنهان میکند؟
هشریت صرفاً تعداد محاسبات است و هزینهٔ تولید هش را منعکس نمیکند؛ امنیت واقعی تابع هزینهٔ اقتصادی است.
-
چرا حمله پنجاهویکدرصد با گذشت زمان ارزانتر میشود؟
چون بودجهٔ امنیتی ماینرها کاهش یافته و هزینهٔ مورد نیاز برای تسلط بر زنجیره کم میشود.
-
نقش «هجوم برداشت پول» در تشدید بحران چیست؟
ازدحام تراکنشها صف طولانی ایجاد میکند و اعتماد کاربران را از بین میبرد، که خود باعث افت قیمت و تشدید فشار بر امنیت میشود.
-
«مارپیچ مرگ» چگونه شکل میگیرد؟
افت قیمت → خاموشی ماینرها → کاهش هشریت → کندی شبکه → افت مجدد قیمت؛ چرخهای که خود را تشدید میکند.
-
آیا ساختار حکمرانی بیتکوین مانع اصلاح میشود؟
بله؛ تمرکز کنترل روی بیتکوین کور مانع ایجاد کلاینت رقیب و رفع ضعفهای امنیتی از درون میگردد.
-
جامعه بیتکوین در مواجهه با این ضعف چه انتخابی دارد؟
یا تورم را بپذیرد و عرضه را بشکند، یا شاهد حملات و سانسور در شبکه باشد—انتخابی غیرممکن.
سخن پایانی
داستان بیتکوین روایت رؤیایی زیبا بود که با در دست گرفتن کنترل پروژه توسط گروه اندکی از توسعهدهندگان کور، خیانت شد. این تسخیر مسیر بیتکوین را از چشمانداز اصلیاش بهعنوان یک سامانه پرداخت جهانی منحرف کرد و شبکه را در مسیر سقوطی اجتنابناپذیر قرار داد.
مطابق این بررسی، نقصهای بنیادین در مدل امنیتی و بنبستهای حکمرانی موجب خواهند شد ظرف هفت تا یازده سال آینده بیتکوین با بحران هجوم برداشت، مارپیچ مرگ و فروپاشی روبهرو شود. شکست بیتکوین درسی حیاتی برای صنعت کریپتو به شمار میآید، در حالی که ایده اصلی ساتوشی ناکاموتو امروز در پروژههای پیشرفتهتری که این معضلات را رفع کردهاند، همچنان زنده و پویا است.
ممنون که تا پایان مقاله”چرا امنیت بیتکوین دیگر کافی نیست؟“همراه ما بودید
نظرات کاربران