لیست عناوینی که در این مقاله برای شما زوم ارزی عزیز آماده کرده ایم:
- انقلاب اقتصادی جدید؛ آیا هوش مصنوعی سیستم مالی مستقل خود را میسازد؟
- هنگامی که سامانههای هوش مصنوعی به صورت خودکار عملیات فکر کردن را انجام می دهند
- هوش مصنوعی به پول نیاز دارد و استفاده از رمزنگاری مناسب است.
- نوآوریهای حاصل از هوش مصنوعی در آینده میتواند از طریق بازیها به ما ارائه شود.
- اقتصادهای مبتنی بر هوش مصنوعی نزدیکتر از چیزی هستند که ممکن است تصور کنیم.
انقلاب اقتصادی جدید؛ آیا هوش مصنوعی سیستم مالی مستقل خود را میسازد؟
به گزارش زوم ارز، همیشه به عنوان یک ساختار انسانی، ما به اقتصاد فکر کردهایم – به عنوان چیزی که ما میسازیم، تنظیم میکنیم و بهینه میکنیم. اما اگر این ایده دیگر اینطور نباشد، ممکن است برخی تغییرات بزرگ اتفاق بیفتد که ما ممکن است با آنها نمیتوانیم مدیریت کنیم.
هوش مصنوعی به دلیل ابتکار اولین الگوریتم LLMS به سرعت پیشرفت کرده و مورد توجه قرار گرفته است. این فناوری در حال حاضر برای استفاده از تولید محتوا و انجام پرس و جوهای میدانی محدود نیست. در حقیقت، هوش مصنوعی در حال اجرای فعالیتهای خود مستقل و تصمیمگیری از خود بوده و برنامه زمانبندی کاری خود را تعیین میکند. به عبارت دیگر، فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی امروزه تنها به دستورات ساده پایبند نیستند و بر اساس تجربیات فراگرفته، انگیزهها و منافع شخصی خود تصمیم میگیرند.
ظاهر شدن یک نوع جدید از واقعیت اقتصادی به عنوان نتیجه، در آن هوش مصنوعی تنها یک ابزار نیست، بلکه به عنوان یک بازیگر فعال و ضروری شناخته میشود. اهمیت اصلی در این فرایند، ایجاد فضاهای بیشتر است که هوش مصنوعی و انسان میتوانند مدلهای نوآورانهای از تبادل ارزش و حکومت جمعی را پیادهسازی کنند.
هنگامی که سامانههای هوش مصنوعی به صورت خودکار عملیات فکر کردن را انجام می دهند
هر اقتصاد شامل بیش از معاملات محدود میشود، و نقش اساسی انسانهای سیاستمدار، کارآفرینان و سرمایهگذاران از نظر تاریخی در مواردی مانند ایجاد بازار، تخصیص منابع و تصمیمگیری استراتژیک بسیار اساسی است. این به این معنا است که برای اینکه عوامل هوش مصنوعی در فعالیتهای اقتصادی گسترده و پیچیده شرکت کنند، باید تکامل یابند تا به جایگاهی برسند که خودتصمیمگران شوند و نه تنها اجراییها.
به عبارت دیگر، عوامل هوش مصنوعی باید بر اساس تجربیات گذشته و شناختی که از محیط آنها پیدا کردهاند، بتوانند به صورت پویا ریسکها و فرصتها را ارزیابی کرده و عملکرد خود را به روز رسانی نمایند. به عبارت دیگر، یک عامل هوش مصنوعی میتواند وظایفی چون حکومت غیرمتمرکز را اجرا نماید، اما به جای استفاده از منطق سخت کد شده، از تجارت و پیشبینی خطرات محتمل بر اساس تجربیات خود استفاده کند.
استفاده از عوامل هوش مصنوعی پویاتر و بازتر در دادههای سال گذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده است. به گفتهی یک گزارش نزدیک به ۱۰،۰۰۰ عامل مرتبط با وب ۳ تا پایان سال ۲۰۲۴ به کاهش رشد درآمد انجامیدهاند. این نشان میدهد که هر چند عوامل هوش مصنوعی با نرخی سریع در حال گسترش هستند، اما توانایی آنها در تولید ارزش به همراه سرعت نمیدهد، زیرا آنها به طور فزایندهای برای همان منابع فرصت رقابت میکنند.
به عبارت دیگر، عوامل هوش مصنوعی کوشش میکنند تا به جای تمرکز بر گسترش قدرت خود، بر روی یک بخش محدودتر از قدرت کار خود تمرکز کنند. برای حل این موضوع، ما باید محیطهای جدید و چالشبرانگیز را برای هوش مصنوعی ایجاد کنیم. این بدین معناست که نمایندگان بتوانند در محیطهایی واقعیتر از تنها کسب و کارهای مالی شرکت کنند. در این مکانها، امکان دارد همکاری بین انسان و ماشین، ساختارهای جدیدی برای تعامل، آزمایش و خلق ایدهها ایجاد کنند.
در جهان های خودمختار جدید، آزمایشهای حاکمیت غیر متمرکز و اقتصادهای نوظهور خدمات هوش مصنوعی میتوانند یک زمینه مستقیم برای تنفس جدید و نوآوریهایی مانند کارآفرینی فراهم کنند، به جای اینکه فقط به استخراج منابع موجود ارزش بدهند.
هوش مصنوعی به پول نیاز دارد و استفاده از رمزنگاری مناسب است.
برای شرکت در یک اقتصاد، عوامل هوش مصنوعی به استقلال مالی نیاز دارند، اما یک چالش وجود دارد. امور مالی سنتی برای فعالیتهای انسانی و کنترل بوروکراتیک طراحی شدهاند، نه برای هوش مصنوعی خودمختار. بانکها حسابهای هوش مصنوعی را باز نمیکنند و معاملات کارت اعتباری نیاز به مجوز انسانی دارد. حتی الگوریتمهای معاملاتی امروز، با وجود تمام اتوماسیونهایشان، همچنان نیازمند ورود به سیستم و نظارت واسطه دارند.
شبکههای بلاکچین از تأسیسات مالی جهانی بدون مجوز استفاده میکنند. آنها از کیفپولهای رمزنگاری بهره میبرند که میتوانند داراییها را در خود ذخیره کرده و با برنامههای غیرمتمرکز در زمان واقعی با پروتکلها تعامل کنند. این پروتکلها به امکان معاملات فوری با نظارت و تسویه حساب فوری کمک میکنند.
به طور خلاصه ، آوردن AI در زنجیره ای به نمایندگان خودمختار اجازه می دهد تا در اقتصاد دیجیتال به روشی شرکت کنند که ریل های مالی سنتی و غیر زنجیره ای هرگز اجازه نمی دهند. این توانایی برای جابجایی و تخصیص سرمایه بدون تنگنا انسانی ، امکانات جدیدی را برای کاربران انسانی که این شکل از هوش مصنوعی را مستقر می کنند ، باز می کند ، زیرا این عوامل رویکردهای خلاقانه ای را برای اهداف از پیش تعیین شده عمومی پیدا می کنند یا اشکال کاملاً جدیدی از ارزش را تعریف و ضبط می کنند.
نوآوریهای حاصل از هوش مصنوعی در آینده میتواند از طریق بازیها به ما ارائه شود.
یکی از اشتباهات رایج درک هوش مصنوعی این است که پیشرفت اساسی آن فقط از طریق پروژههای بزرگ شرکتها اتفاق میافتد، از بهینهسازیهای لجستیکی تا توسعه رباتهای تجاری پیشرفتهتر و هماهنگ. اما نوآوری واقعی در زمینه هوش مصنوعی نشأت خود را از پروژههای گسترده شبکهای و زنجیرههای تامین نمیدهد – این نیاز به زمان و تلاش طولانیمدت دارد.
در حال حاضر، سیستمهای هوش مصنوعی باید روی تعداد زیادی داده آموزش داده شوند، که برای سیستمهایی که بر اطلاعات ثابت تکیه میکنند، چالشهای مختلفی ایجاد میکند. بهترین راه حل احتمالی، استقرار عناصر هوش مصنوعی در یک محیط پویا است. Smolverse، یک پروژه NFT که بر اساس شبکه Ethereum Layer-2 Arbitrum ایجاد شده است، مثالی از این رویکرد است. در این محیط، SMOLها به عنوان عوامل هوش مصنوعی در بازیها عمل نمیکنند، بلکه نقشهای مختلفی را ایفا میکنند.
تأثیرات این موضوع از محدوده بازی فراتر میرود. هوش مصنوعی، که در آموزشهای خود در این محیطها یاد گرفته است، میتواند تحلیلهای ارزشمندی درباره چگونگی ظهور رفتارهای جدید به طور طبیعی داشته باشد و خود را در دامنه تعامل باعث برتری در سطح AI و ارتباط با انسان کند. این مساله باعث میشود تا مدلهای آینده، که به عملکرد در جهان واقعی مجهز شدهاند، بروز یابند و بازیها را به عنوان یک بستر برای بهبود و تکامل AI، نه تنها به عنوان یک مجموعه کامپیوتری ببینند، بلکه بعنوان یک محیط مثالی برای پیشرفت فناوری تلقی کنند.
اقتصادهای مبتنی بر هوش مصنوعی نزدیکتر از چیزی هستند که ممکن است تصور کنیم.
تغییر مثبت به سمت هدف واقعی، با رهبری هوش مصنوعی دیگر، دیگر به عنوان یک فانتزی علمی تصور نمیشود. در حال حاضر، نمایندگان هوش مصنوعی در حال انجام معاملات، مدیریت DAOها و کشف داروهای جدید هستند. با توجه به اینکه Web3 تنها در مورد blockchain نیست، پروژههای Cryptocurrency در حال یکپارچهسازی هوش مصنوعی در سطح اساسی برای ایجاد فرصتهای تعامل جدید و اتوماسیون آنلاین هستند. آنچه ابتدا به نظر میرسید یک آزمایش تآقچه بود، اکنون به سرعت در یک الگوی اقتصادی جدید در حال تحول است.
آیا واقعاً این معنی را دارد که هوش مصنوعی میتواند به آن دستیابد که به عوامل آن، استقلال مالی کامل را بخشد؟ یک ربات تجاری که تصمیمات مالی را انجام میدهد، یک موضوع است، اما یک هوش مصنوعی که قادر به خود نگهداری، سرمایهگذاری مجدد و جمعآوری ثروت است، یک چالش کاملاً متفاوت و بی نهایت را نشان میدهد. حتی هوش مصنوعی با ذکاوت ممکن است، با بهینهسازی سود بهخاطر کوتاهمدت بتواند، به اکوسیستمهایی که بر آن وابستهاند، ناپایداری بیاورد.
نباید از توسعهی اقتصادهای مرکزی هوش مصنوعی نگران باشیم؛ بلکه باید توجه زیادی به طراحی شفاف آنها داشته باشیم. هوش مصنوعی باید در چارچوبهایی شفاف و قابل اعتنا که با اصول انسانی سازگار باشند، فعالیت کند. استفاده از مکانیسمهایی مثل حکمرانی مشترک، دوباره اعلام تعهدات و مدلهای اقتصادی قابل اعمال، بسیار حیاتی خواهد بود برای اطمینان از پیشرفت بازارهای هوش مصنوعی به نحوی که به منفعت عموم باشد و تنها تمامیت الگوریتمهای بهینه خود را تضمین نمود.
به عبارت دیگر، اگر میخواهیم هوش مصنوعی را به طوری طراحی کنیم که بتواند سیستمهای عادلانهتر و کارآمدتری را ایجاد و حفظ کند، ابتدا باید با ایجاد فضایی برای بازی، اقدام کنیم. این کار به معنای تعریف نه تنها از هوش مصنوعی است، بلکه همچنین تعریفی از مفهوم “اقتصاد” نیز محسوب میشود.
منبع:
نظرات کاربران