آینده DeSci؛ چرا این مسیر را برای پیشرفت انتخاب کردیم؟

به گزارش زوم ارز، اطلاع رسانی: محتوای اینجا حاوی نظرات و دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و نماینده نظرات و دیدگاه‌های وب‌سایت Crypto.news نمی‌باشد.

بعد از تایید CZ و ویتامیک از جنبش علم غیر متمرکز (DESCI) در چند ماه گذشته، این جنبش دوباره به زندگی احیا شده و به عنوان مرز بزرگ بعدی مورد استقبال قرار گرفته است، به Web3. DESCI قول داده است که بودجه تحقیقاتی را دموکراتیک کند، شفافیت را تقویت کند و همکاری جهانی را جلب کند. این ایده جالبی است: یک تحول محور از بلاکچین در فرآیند علمی که از ناکارآمدی‌ها و تعصبات سیستم‌های سنتی و متمرکز جلوگیری می‌کند.

به دلیل تعهداتش، Desci امروز در یک چهارراه پرخطر قرار دارد و با ریسک‌های فروپاشی، ناتوانی زیر وزن و نقص کوتاه‌مدت روبرو است.

با تاکید بر ابتکارات امیدبخش مانند تحقیقات در زمینه طول عمر ویتادائو و بودجه DAO محور برای پروژه‌های پزشکی، می‌توان به این نتیجه رسید که وضعیت فعلی Desci به طور کلی به نحو مثبتی ارزیابی نمی‌شود. برخی پروژه‌ها با تمرکز بر دریافت منابع مالی و به دست آوردن پاداش‌های سریع، از هدف اصلی که ادعا می‌کنند در حل مسائل پیچیده روزافزون، دور شده‌اند. از این رو، وضعیت فعلی Desci بیشتر شبیه به یک سیستم تحت تأثیر Pump.Fun است که به وضوح نشان می‌دهد که توسعه دارو با آزمایش‌های سریع بر روی ترکیبات، به نتایج قابل اطمینان منجر نمی‌شود.

علم به این روش کار می‌کند. هرچند فرایند کشف، به ویژه توسعه مواد مخدر، پرفشار و گران قیمت است و به سال‌ها همکاری بین موسسات نیاز دارد. با این حال، به جای مفید بودن وسیله‌ای برای ارتقاء تحقیقات، Desci به یک زمین بازی برای به دست آوردن فرصت‌های مالی سریع تبدیل شده است.

این انقلابی نیست که صنعت به آن نیاز دارد. این یک حواس پرتی است

جذابیت تعبیه شده در ماهیت سوداگرانه Desci باعث تضعیف اعتماد و اعتبار ضروری برای پیشرفت علمی می‌شود. سرمایه‌گذاران رمزنگاری شده، با تکیه باید به وعده علمی Onchain که ایده‌ای آینده‌نگرانه و تحول‌آفرین است، اهمیت می‌دهند. حتی اگر مکانیسم‌های اساسی آن توسعه نیافته باشند. الگوهای تکرارشونده در رونق سرمایه‌گذاری هوش‌مصنوعی و وسایل حمل و نقل الکتریکی، نشان‌دهنده یک رفتار گسترده‌تر در جامعه رمزنگاری هستند. در این جامعه، معمولاً موفقیت به علت سرعت، کیفیت یا ارزیابی پروژه اصلی به سرعت محکم می‌شود.

مانند توکن‌های هوش مصنوعی که به طور بی‌تفاوت در حال افزایش یافته‌اند، Desci در حال تبدیل شدن به وسیله‌ای برای سرمایه‌داری سودآور است. برای بسیاری اهمیت به پیشرفت علم نمی‌دهند، بلکه به دنبال ایجاد یک داستان برای تورم ارزشگذاری هستند.

آنچه مهم است درک این است که علم خوب همه چیز در مورد است

علم خوب هر آنچه که به دانش ما کمک کند و بهبود بخشد، است. برای انجام این کار، افزایش دانش و گسترش دیدگاه‌های ما بسیار مهم است. تحقیقات در زمینه‌های مختلف نشان می‌دهند که با فشار دادن مرزهای دانش ما و ارائه برنامه‌های کاربردی، می‌توان به بهبود جوامع و جهان کمک کرد.

توجه به جزئیات بسیار حائز اهمیت است، اما امروزه بسیاری از تحقیقات در این زمینه به دلیل کمبود اصالت، پیچیدگی و تأثیرگذاری کافی، ناکام مانده‌اند. برای اینکه سرمایه‌گذاری در تحقیقات ارزشمند باشد، باید دارای اعتبار، دشوار و دارای تأثیر باشد. با این حال، تأثیر یک تحقیق نمی‌تواند به راحتی تنها از طریق ارزیابی مالی اندازه گیری شود، زیرا باید دقیقاً سهم و تأثیر واقعی آن در دانش علمی نیز مورد بررسی قرار گیرد. این باید یک معیار اساسی برای اندازه گیری موفقیت باشد، زیرا پیشرفت و پایایی علمی به اعتبار و اصالت آن وابسته است. اگر علم هنوز هم مترادف با فرصت‌طلبی، وعده‌های خالی و برنامه‌ریزی مناطقی باشد، هرگز پژوهشگران، مؤسسات و سیاستگذاران لازم برای رشد و توسعه به این سطح کارآمدی و الگوی علمی دنبال نخواهند کرد. این موضوع نه تنها برای پیشرفت علمی مضر است، بلکه برای جامعه و انسانیت به طور کلی نیز الحادار است.

رد پتانسیل باورنکردنی Desci نخواهد بود؛ زیرا اعتماد به مکانیسم‌های بازار به عنوان قدرت Desci مورد توجه قرار می‌گیرد و به راحتی قابل مشاهده است. علم اصولاً درباره تولید، اعتبارسنجی و انتشار اطلاعات است؛ فرایندی که تطابق طبیعی با مفهوم بازارهای اطلاعاتی است. این بازارها از ابزارهای غیرمتمرکزی مانند بازارهای پیش‌بینی، بودجه‌های درجه دوم و ارزیابی شفاف همکاران برای جمع‌آوری دانش، ایجاد انگیزه برای همکاری و بهینه‌سازی تخصیص منابع استفاده مؤثر می‌کنند. این مکانیسم‌ها می‌توانند بسیاری از ناکارآمدی‌های سیستم‌های سنتی را برطرف سازند، اما در حال حاضر، آنها در Desci توسعه نیافته هستند یا مورد سوءاستفاده قرار نمی‌گیرند. بلکه بیشتر به عنوان ابزارهای سودجو در مقابل موتورهای نوآوری برای رفتار معنی‌دار شناخته می‌شوند.

به عنوان مثال ، بازارهای پیش بینی ، می توانند ذینفعان را قادر به شرط موفقیت در آزمایشات علمی یا فرضیه ها کنند ، و هوش جمعی را برای هدایت بودجه به سمت پروژه های پتانسیل بالا جمع می کنند. با این حال ، اثربخشی آنها به جای حدس و گمان های اعتیاد به مواد مخدره به فرضیه های دقیق و معتبر بستگی دارد. اگر به درستی ساختار یافته باشد ، بازارهای پیش بینی می توانند به عنوان ابزاری برای اولویت بندی تحقیقاتی که دقیق و تأثیرگذار باشد ، پاداش پروژه هایی باشد که به طور معناداری درک علمی را گسترش می دهند و نه مواردی که به سادگی توجه را به خود جلب می کنند.

جستجو برای بودجه درجه دوم می تواند امکان حمایت از ایده‌های نو و غیرمتعارف مردمی را فراهم کند، همچنین می‌تواند محیطی رقابتی برای محققان کمتر تجربه‌ای ایجاد کند و شرایط مساعدی برای برابری فرصت‌ها فراهم سازد. با این حال، برای داشتن ارزش واقعی، باید از پروژه‌هایی با رویکردهای دانشی نو و موثر حمایت شود، نه فقط پروژه‌هایی که شایع یا پرسود هستند. به همین ترتیب، یک سامانه بررسی همسان غیرمتمرکز می‌تواند فرآیند انتشار دقیقتر و پایدارتر دانش دانشگاهی را تشویق کند تا به جای انتشار اغماض‌آمیز، آن‌را شفاف، قابل دسترس و بی‌طرف کند. این ابزارها با تشویق مشارکت متعهدانه و اعطای پاداش، می‌توانند با معیارهای اخلاقی و همکاری مطابقت داشته باشند.

همگام کردن ابزارهای اینگونه در قالب بازارهای اطلاعاتی Web3 جایی است که پتانسیل واقعی بسیار ارزشمندی را در خود جای داده است. در بهترین حالت، Desci می‌تواند به عنوان یک انقلاب شناخته شود. این ابزار می‌تواند به دموکراتیزه کردن دسترسی به بودجه‌های پژوهشی کمک کند که تاکنون بسیار چالش برانگیز بوده است، صداهای فرامرزی را تقویت کند و یک اکوسیستم را برای تسریع و پیشرفت سریع‌تر به وجود آورد که از مشارکت بیشتری از افراد بهره‌مند باشد. اما به منظور دستیابی به این هدف، لازم است که تحولی فراتر از سطح فناوری صورت گیرد؛ این تحول نیازمند تغییر در اولویت‌ها و فرهنگ است. Desci باید از مرزهای تنگه فعلی خود، به خودآگاهی مقابله با مدل‌های محرک و پروژه‌های محتومانه و نقدی، به سوی اصول استواری مانند پایداری، پاسخگویی و همکاری حرکت کند که اساس پیشرفت واقعی است.

به Desci در یک چهارراه قرار دارد. او می تواند مسیر حال حاضر خود را ادامه دهد و به دنبال اهداف سطحی و سریع بگردد یا ریسک غیرضروری را بپذیرد. او همچنین می تواند یک مسیر دشوارتر اما معنی‌دارتر را انتخاب کند، که بر اصول و پایداری تأکید دارد و موفقیت‌های زمانی را از دست می‌دهد. انتخاب در دست اوست، اما باید زمانی در این زندگی تصمیم گیری کند. عمل به مصلحت تنبلی نیست و انگیزه نیز به همین شکل بهم مربوط است.