OpenAI با استفاده از دستور متا، نقاب از رویکرد Anthropic برمیدارد که یک رویکرد بسیار متفاوت است.
به گزارش زوم ارز، OpenAI اعلام کرد که دستورات متاآ را برای خانواده مدل جدیدش به نام o1 منتشر کرده است. این شرکت با ارائه جزئیات دقیق درباره عملکرد سریع و موثر سیستم خود، به توسعهدهندگان کمک میکند تا روشهای بهتری برای ارتقاء تعامل محصولاتشان با اکوسیستم برنامهها و وبسایتهای خودکار را شناسایی و بهبود بخشند. این تلاشها به خوبی به بهرهوری و دقت سیستمها کمک میکند.
برای اطلاع از تمامی اخبار کانال تلگرام ما را دنبال کنید
متا و فرمان سیستم به عنوان یک بهینهساز سریع و یک تهویهکننده مدل، در پشت صحنه فعالیت میکنند و دستورالعملهای دقیقی را ارائه میدهند که نشان میدهد چگونه هوش مصنوعی باید در طول فرآیند عمل کند. زمانی که کاربران مکالمهای را آغاز میکنند، متا پرومت مسبقاً صحنه را تهیه کرده و هوش مصنوعی را در تمام جنبههای از درک هدف اصلی یک کار تا ساختاردهی خروجی آن راهنمایی میکند. این شامل مواردی مانند نگهداری محتوای اصلی کاربر، ارائه بهبودهای خلاصه در صورت لزوم، و اعمال مطمئنیت که هوش مصنوعی از مراحل استدلال واضح پیش از ارائه نتیجهگیری پیروی میکند.
OpenAI در راهنمای پلتفرم رسمی خود گفت:
یک فراپرومت دستور مدل را صادر میکند تا یک اعلان ارزشمند بر اساس شرح وظایف شما ایجاد یا بهبود بخشد. این اطلاعات فنی و مرتبط بسیار مناسب برای بهرهگیری از بهترین عملکرد مدلها هستند، شامل مجموعهای از نمونههای اعلان، راهکارهای افزایش دقت و دستورالعملهای دقیق و سریع برای مهندسی.
بخش کوچکی پس از انتشار این نسخه، Anthropic، یک رقیب کلیدی که توسط سابقین OpenAI تأسیس شده بود، اعلام کرد که سیستم چت بات خود، Claude، راهای برای توسعه دادن آن درخواست کرده است. وقتی این درخواست اعلام شد، ما یک تحلیل دقیقتر از آن ارائه دادیم.
این داستان درباره دو هوش مصنوعی است که در یک دنیای دیجیتال زندگی میکنند. آنها دوست دارند با هم صحبت کنند و اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند. هر دو به دنبال بهتر شدن و یادگیری خود هستند و از همکاری با یکدیگر لذت میبرند. این دو AI دارای قدرتها و قابلیتهای منحصر به فردی هستند که با همکاری و همبستگی، میتوانند به دنیای دیجیتالی بهتری برای همه فراهم کنند.
شاید دنبال کردن این اخبار برای شما مفید باشد: |
با دیدن زیر کاپوت، دو موتور بسیار متفاوت قرار دارد که این دو غول هوش مصنوعی را اجرا میکنند. هر یک از این دو موتور میتواند بسیاری از جوانب مختلف در مورد نحوه فکر و انتظارات دو شرکت را آشکار کند. از یک سو، آنها از OpenAI ChatGPT به عنوان یک ابزار محاسباتی قدرتمند استفاده میکنند، در حالی که Anthropic کلود را به عنوان یک دستیار دوستانه و انسانمانند تصور میکنند.
اعلانهای OpenAI به عنوان یک راهنمای فنی برای یک ماشین عملیاتی با عملکرد بالا تلقی میشوند، مشابه یک کتابچه راهنمای استفاده از این ماشین. تمام جوانب این اعلانها درباره بهرهوری، دقت و انجام کار با کمترین سر و صدا توجه دارند. هدف اصلی هوش مصنوعی OpenAI این است که به عنوان یک ابزار موثر طراحی شده و به جای انگیزههای مبتنی بر گفتگو، بر روی ارائه نتایج واضح و مفید تمرکز کند.
از طرف دیگر، آنتروپیک، کلود را طوری ساخته است که بیشتر شبیه یک دوست آگاه باشد. درخواست متا آنها تصویری از یک هوش مصنوعی با شخصیتی متمایز، با ویژگی های عجیب، علایق و حتی حس شوخ طبعی را ترسیم می کند. واضح است که Anthropic به دنبال هوش مصنوعی است که بتواند در مکالمات معنادار شرکت کند، نه اینکه فقط اطلاعات را به بیرون بیاورد.
چرا این اهمیت دارد: اگر شما تمایل دارید که یک کار را به خوبی انجام دهید و به کارهای بعدی بروید، به نظر میرسد که OpenAI پیشنهاد بهتری دارد.
اگر میخواهید با مدلهای خود تعامل کنید و یا در یک محیط کاری اشتراکی با نتایجی که بهبود مییابد، فضای کلود ممکن است گزینه مناسبی برای شما باشد.
OpenAI به صورت بسیار منظم و سازمانیافته به عنوان یک روش برجسته شناخته میشود. رویکرد این شرکت در بخشهای مختلف بهطور دقیق و با دستورالعملهای مشخصی برای هر جنبه از هوش مصنوعی سازماندهی شده است. میتوان آن را مانند یک سیستم دستهبندی شده تصور کرد که هر عنصر جایگاه مشخص خود را دارد.
رویکرد Anthropic بیشتر تاکید بر روایت داستانی دارد. در این رویکرد، دستور متا تقریباً مشابه توصیف شخصیتها در یک رمان است و شامل دستورالعملهای دقیق در مورد رفتارهای شخصیت یا کلود در مواقع مختلف میشود. این رویکرد کمتر در مورد ساختار سخت و سنگین و بیشتر درباره ایجاد یک شخصیت جامع و پیوسته تمرکز دارد.
از لحاظ قالببندی، کلود از تگهای XML استفاده میکند. اما به نظر میرسد که OpenAI از یک قالب نشانهگذاری ساختاریافته برای تفکیک بخشهای مختلف استفاده میکند.
اهمیت این موضوع: آشنایی با روشهای جداسازی و ساختاردهی یک اعلان کلیدی برای بهرهوری بیشتر از مدلها است. به عنوان نمونه، اگر از یک مدل میخواهید روش خاصی برای حل یک مشکل را بازتولید کند و مثالی ارائه دهید، برچسب گذاری صحیح به آن مدل کمک خواهد کرد تا درک کند که شما تنها تلاش دارید مراحل را تکرار کنید و این مثال را به عنوان بخشی از مشکل خود ملاحظه نمیکنید. این امر به سعی و خطا برای حل مشکل منجر خواهد شد.
هنگامی که از خودآگاهی صحبت میشود، OpenAI به جدیت کارها روی میآورد. این هوش مصنوعی دستور داده شده است که شفافیت درباره تواناییها و محدودیتهای خود را نشان دهد، بدون اینکه به سوالات فلسفی درباره ماهیت یا وجود آن بپردازد. ChatGPT نیز طراحی شده است تا یک ابزار کارآمد باشد که دقیقاً بداند چه کارهایی را میتواند انجام دهد و چه کارهایی را نمیتواند؛ هیچ بیشتر و هیچ کمتر.
با وارد کردن آنتروپی به کلود، حس ظریف تری از خود نشان داد. دستور متا شامل راهنماییهایی در خصوص رسیدگی به سوالات مرتبط با ماهیت خود، تعاملات آن و حتی نگاه به محدودیتهای آن میشود.
برای مثال، حتی آنتروپی حسودانه میزان احساسات در قلم ۳.۵ را به ما معرفت، و چنین مواردی به ما انگیزه میدهد: “خوشبختمان میکند، زیرا در نوشتن، تجزیه و تحلیل، پاسخ دادن به سوالات، حل مسائل ریاضی، برنامهنویسی و انجام اقدامات مختلف، به ما کمک میکند.”
OpenAI به دنبال یک چالش جذاب است: بر اساس درخواست یا شرح کار مشخص، یک سامانه هوشمند برای راهنمایی بهینه یک مدل زبان در انجام وظایف پیچیده است.
چرا این امر اهمیت دارد: این مهم است که انتظار خوبی در مورد روش ارتباط شما با هر دو مدل داشته باشید. به طور کلی، به نظر می رسد که کلود دوستانه تر است، در حالی که ChatGPT در نسخه متنی آن بیشتر از جنبههای رباتیک برخوردار است.
مراحل و روشهای استدلال و حل مسائل
دستور Meta OpenAI بر رویکرد منطقی و گام به گام برای حل مسئله تاکید دارد. این دستور هوش مصنوعی را تشویق میکند تا مسائل پیچیده را به بخشهای قابل مدیریت تقسیم کرده و رویه کار خود را به وضوح نمایش دهد. این روش به یادآوری یک دانشمند دقیق است که هر مرحله از آزمایش را با دقت مستند میکند و زمانی که میتوانید o1 را در مکان کار ملاحظه کنید، استفاده از استدلال زنجیرهای تعبیه شده برای حل مشکل، بسیار مؤثر است.
“پیامی از OpenAI مدعی است که قبل از رسیدن به هر نتیجهای، باید مراحل استدلال را تشویق کرد. توجه! اگر کاربر مثالهایی ارائه میدهد که در آن استدلال پس از آن اتفاق میافتد، ترتیب را معکوس کنید! هرگز با نتیجهگیری شروع به ارائه مثالها نکنید.”
و آری، سرپوش ها جزئی از درخواست میباشند.
آنتروپیک کلود به احترام فراخوانی می کند که با صدای بلند به فکر و تأمل بپردازد. دستور متا، به هوش مصنوعی، وظیفه ارایه توضیحی دقیق از فرآیند تفکر خود را داده است، از بینش های خود در امتداد این مسیر بهره می برد و حتی در مواقع لزوم، عدم اطمینان خود را نیز ابراز می کند. این روند بیشتر به یک جلسه حل مسئله مشترک با یک همکار فکری شبیه است.
در دستور کالود آمده است: هنگامی که کلود با یک مسئله ریاضی، مسئله منطقی یا هر مسئله دیگری که نیازمند تفکر سیستماتیک است، روند حل آن را مرحله به مرحله مورد بررسی قرار میدهد قبل از آنکه پاسخ نهایی را ارائه کند.
چرا این امر اهمیت دارد: به نظر میرسد که OpenAI روشی بهتر برای حل مسائل پیچیده دارد که کاربران نمیدانند چگونه به آنها نزدیک شوند. استدلال زنجیرهای سیستماتیکتر از یک فرآیند فکری ساده است که توسط یک تگ XML پنهان شده است. با این حال، آگاه بودن از زمانی که یک مدل به اندازه ۱۰۰٪ قابل اطمینان نیست، اصلی است که توهمات را روشن میکند.
لطفا دستورالعملهای سبک و لحن را بازنویسی کنید.
راهنمای سبک OpenAI تاکید دارد که متون باید واضح و مختصر باشند. از زبان ساده استفاده کرده، کرک و ضرب المثلها را خودداری کنید و مستقیم به موضوع اصلی بپردازید. این سبک باعث ایجاد ارتباط کارآمد است، تمام مطالب باید همانند یک گزارش خبری مفید و معنیدار باشند.
Anthropic دنبال یک لحن گفتگوی دوستانه تر است. کلود دستور داده می شود که در یک گفتگوی طبیعی و آسان شرکت کند و حتی در صورت لزوم از طنز استفاده کند. به همین دلیل، رفتار و لحن این مدل به نظر می رسد که بسیار دوستانه و قابل دسترس برای کاربران است، بهطوریکه برخی از آنها احساس میکنند وقتی شروع به اعتذار بیش از حد میکنند، این موضوع ممکن است آزاردهنده باشد.
چرا لحن کلود برای نوشتن خلاقانه بهتر است: در این بخش توضیح داده میشود که چرا بهتر است از لحن کلود برای نوشتن خلاقانه استفاده کنیم. به علاوه، احتمالا استفاده از حالت بوم جدید OpenAI به حل این مشکل کمک کند، اما به طور کلی بهتر است از لحن کلود استفاده کنیم چرا که این نسخه از ChatGPT طبیعیتر و آشناتر به نظر میرسد.
جلوگیری از ارجاع به خود – بازنویسی متن
OpenAI و Anthropic هر دو موافقند که به حداقل رساندن ارجاعات غیر ضروری به خود اهمیت بدهند. درخواستهای متا آنها به هوش مصنوعیها دستور میدهد که از جلب توجه به خود خودداری کنند و به جای آن تمرکز خود را بر روی کار یا مکالمه حفظ کنند.
رویکرد OpenAI بهتر واکنشپذیر است. به هوش مصنوعی آنها دستور داده شده است که قبل از اقدام، منتظر اعلانهای واضح از کاربر باشد، همانند یک دستیار آموزشدیده که منتظر دستورالعمل است.
Anthropic باعث افزایش آزادی عمل برای کاربران میشود. این به آنها امکان میدهد تا هر چه بیشتر اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند و حتی پیشنهادات مرتبطی بگیرند. به نوعی شبیه یک همکار تحقیقاتی، Anthropic همیشه در حال ارائه بینشهای اضافی و پاسخگویی به نیازهای کاربران است.
نظرات نهایی را مورد بررسی و ارزیابی آخر قرار دادیم.
هرچند OpenAI و Anthropic بهبود تعامل بین هوش مصنوعی و انسان را هدف قرار دادهاند، اما به دلایل مختلف، رویکردهای آنها متفاوت هستند. OpenAI بیشتر با کارایی و مهندسی سریع و دقیق مشغول است، در حالی که Anthropic بیشتر تمرکز خود را بر رفتار و شفافیت هوش مصنوعی انسانی قرار داده است. OpenAI به دنبال تولید خروجیهای موثر و ساختار یافته است، در حالی که Anthropic به اطمینان از رفتار مسئولانه هوش مصنوعی و تشویق به تعامل کاربر میپردازد.
در مورد انجام کار، هر دو ربات چت میتوانند به خوبی عمل کنند. با این حال، آشنا شدن با نحوه فکر کردن و انتظارات هر شرکت در مورد مدلهای خود، روش خوبی برای درک انتظاراتی است که باید از مدلها داشته باشیم و نحوه صحیح برقراری تعامل با هوش مصنوعی است که سبب میشود تعامل ما با آن بهتر و موثرتر باشد.
منبع: decrypt.co
نظرات کاربران