چگونه CTV می تواند به مقیاسپذیری بیت کوین کمک کند؟
به گزارش زوم ارز، یک بار دیگر، درباره پیشرفتهایی در مقیاسبندی بیت کوین صحبت میشود و در این باره طرحهای جایگزین برای میثاقها مطرح میشوند. طرحهای بتنی واقعی که از OP_CHECKTEMPLATEVERIFY (CTV) به عنوان راهحل مقیاسبندی استفاده میکنند، مانند Timeout Trees و Ark، در این گفتگو مورد توجه قرار میگیرند. این گفتگو دارای عمق بیشتری در مفاهیمی است که باید مدنظر قرار گیرند، همچنین از نظر گزینههای جایگزین و پیشنهادهای مشخصی که CTV قادر است فعال کند.
بعضی از مخالفین CTV ادعا میکنند که “CTV بیت کوین را مقیاس نمیدهد.” با یک نگاه خیرخواهانه، میتوانیم آن را به این معنا تفسیر کنیم که CTV به تنهایی بیت کوین را مقیاس نمیدهد، بلکه چیزهایی که میتوان با آن ساخت. اما این استدلال درستی ندارد. مانند Segregated Witness که بیت کوین را مقیاس نکرد، OP_CHECKLOCKTIMEVERIFY و OP_CHECKSEQUENCEVERIFY نیز بیت کوین را مقیاس نکردهاند. اما شبکه لایتنینگ که این سه پیشنهاد را فعال کرده است، بیت کوین را مقیاسبندی کردهاند. آنها با اضافه کردن سربار به خروجیهای تراکنش، فراتر از محدودیتهای بلاکچین اصلی رشد کردهاند.
لایتنینگ در واقع نمیتواند بدون لایههای اصلی وجود داشته باشد. یکی از مشکلات لایتنینگ این است که تنها تعداد تراکنشهای قابل پردازش را کاهش میدهد، اما به هیچ وجه بهبودی در مقیاسپذیری مالکیت UTXOها یا افزایش تعداد کاربرانی که میتوانند یکی را کنترل کنند، ارائه نمیدهد. لایتنینگ با طراحی و اجماع اولیه فعلی خود در اسکریپت بیت کوین قادر به انجام این کار نیست.
اما OP_CHECKTEMPLATEVERIFY میتواند این موضوع را تغییر دهد و بهبودی را فراهم کند.
UTXOها و UTXOهای مجازی
بخشی از مشکل نقص لایتنینگ در مورد مقیاس پذیری مالکیت بیت کوین این است که برای باز کردن یک کانال یا کنترل یک UTXO، در واقع باید روی لایه پایه تراکنش انجام دهید. پس از آن لایتنینگ میتواند تعداد بسیار زیادی از تراکنشهای خارج از زنجیره را تسهیل کند، اما یک کاربر همچنان باید در زنجیره تراکنش انجام دهد تا بتواند خود را به لایتنینگ برساند. این کار تعداد تراکنشهایی را که بیتکوین میتواند پردازش کند، به شدت افزایش میدهد، اما هیچ کاری برای افزایش تعداد افرادی که میتوانند بیتکوین داشته باشند، افزایش نمیدهد.
مشکل دیگری که وجود دارد، مربوط به مقیاسپذیری تعهدات به UTXOهای مجازی (vUTXO) است. در حال حاضر، برای ایجاد vUTXOها تنها راه استفاده از تراکنشهای از پیش امضا شده است، که محدودیتهایی را ایجاد میکند. تعداد vUTXOهایی که هر UTXO واقعی میتواند به آنها متعهد شود، محدود است. برای ایجاد vUTXOهای مستقل، مالک هر vUTXO بخشی از کلید multisig باید باشد و تراکنشهایی را امضا میکند که متعهد به ایجاد آنها هستند. این مسئله باعث محدودیت شدید اندازه مجموعه vUTXOها میشود. راه حل دیگر نیاز به امضای تراکنشهایی توسط اعضای مجموعه میباشد که به vUTXOهای همه افراد متعهد میشوند، که این نیاز به هماهنگی امضا بین اعضای مجموعه را دشوار میکند.
CTV راه حلی برای هر دوی این مشکلات ارائه میدهد. با توانایی غیرتعاملی به مجموعهای از تراکنشهای آینده به همان روشی که تراکنشهای از پیش امضا شده انجام میشود، مشکل هماهنگی حل میشود. در عین حال، از آنجایی که هیچ کس نیازی به تعامل ندارد، یک شخص میتواند نقش تامین مالی خروجی CTV را بر عهده بگیرد و متعهد به انمتأمین مالی شدن آن شود. این روش مقیاس پذیری بیشتری را برای تعهدات vUTXOها امکانپذیر میکند، زیرا تعداد تراکنشهای مورد نیاز برای ایجاد vUTXOها کاهش مییابد.
به طور خلاصه، CTV از طریق ترکیب تراکنشهای از پیش امضا شده غیرتعاملی و تعهدات vUTXOهای مجازی، مقیاس پذیری مالکیت بیت کوین را بهبود میبخشد. با استفاده از CTV، تعداد تراکنشهای مورد نیاز برای ایجاد vUTXOها کاهش مییابد و افراد بیشتری میتوانند بیت کوین داشته باشند، در حالی که همچنان از امنیت و حفاظت زنجیره بیت کوین بهرهمند میشوند.
برش از میانبر
یکی از انتقادات دیگر در مورد CTV به عنوان “مقیاس نکردن بیت کوین” این است که با تعهد به تراکنشهای آینده، نیازی به قرار دادن آنها در زنجیره وجود ندارد و بنابراین CTV بهبود مقیاسپذیری را بهبود نمیبخشد. من این را “اشتباه OP_IF” مینامم. وقتی مردم در مورد CTV صحبت میکنند، آنها اغلب فراموش میکنند که OP_IF وجود دارد و این یعنی اسکریپتها در واقع میتوانند چندین شرط هزینه داشته باشند.
یکی از ویژگیهای قوی Taproot، توانایی ساختن مولتیسیگها با افزودن دو کلید عمومی به یکدیگر و امضای آنها با یک امضای مجموع است، و انتخاب تنها یک شاخه “IF” از یک اسکریپت است که راههای مختلفی برای خروج ارائه میدهد. با استفاده از CTV، این یک روش بسیار قدرتمند برای بهرهبرداری از تعهدات vUTXO ارائه میدهد. به جای ایجاد یک زنجیره از تراکنشها با استفاده از CTV، میتوان آنها را با استفاده از مسیر مخارج CTV، که در داخل یک درخت ریشه قرار دارد، ساخت. در انتهای زنجیره تراکنشها، تمام vUTXOها برای هر شرکتکننده وجود دارند و به تنهایی بر روی کلید عمومی آن کاربر قفل شدهاند. همانطور که به سمت ریشه درخت حرکت میکنید، هر مجموعه از کلیدهایی که در زیر هر گره درخت قرار دارند، میتوانند به سادگی با هم جمع شوند و به عنوان یک کلید چندعاملی Schnorr که مسیر مصرف CTV در زیر آن مدفون است، استفاده شوند.
در هر نقطه از زنجیره تراکنشها، وقتی vUTXOها به UTXOهای واقعی تبدیل میشوند، میتوان هر شرکتکننده را وادار کرد تا با هماهنگی، تراکنشی را امضا کنند که در حال انتقال است. این روش، به سکههای آنها امکان میدهد به صورت کارآمدتری به UTXOهای واقعی تبدیل شوند، به جای اینکه تمام تراکنشهای از پیش تعریفشده را در طول مسیر باز کنند. با این روش، گروههای فرعی کوچک میتوانند بدون نیاز به باز کردن تمام تراکنشهای متعهد شده، تغییراتی را انجام دهند و بدون وابستگی به طرف معتبر، ادعاهای خود را درباره vUTXOهایشان انجام دهند.
این واقعیتهای ساده، بدون تهدید حاکمیت یا امنیت فردی، بهبود قابل توجهی در مقیاسپذیری بیتکوین را فراهم میکنند، و برای درک آنها، تنها نیازمندیم به CTV هستیم.
منبع: مجله بیت کوین .com
نظرات کاربران