اگر ابتدا آن را متمرکز کنیم، فناوری بزرگ میتواند صاحب آینده هوش مصنوعی شود.
به گزارش زوم ارز، با توجه به اینکه قابلیت های هوش مصنوعی برای بهره مندی انسانیت بسیار بزرگ است، اما راهبرد آن در دست اندیشی های شرکتی وابسته می تواند منجر به تهدید قدرت و جلب توجه بیشتری از سهامداران گردد و از این طریق آنها را به محرومیت از شکل دهی به آینده خود بکشاند. بهترین روش برای پیشروی، استفاده از مدل های بر پایه فناوری بلاک چین می باشد؛ زیرا این رویکرد می تواند هوش مصنوعی را به صورت غیر متمرکز بکند و یک اکوسیستم شفاف و جامع ایجاد نماید که هوش مصنوعی را محافظت شده، اخلاقی و در دسترس همگان نگه دارد.
برای اطلاع از تمامی اخبار کانال تلگرام ما را دنبال کنید
هنگامی که OpenAI در سال ۲۰۱۵ تأسیس شد، هدف اصلی آن از یک دیدگاه غیرانتفاعی و باز منابع بود، به نفع همه بشریت. با این حال، در کمتر از یک دهه بعد (و با بسیاری از آشفتگیهای رهبری)، این شرکت به سمت یک مدل سودآور متحول شد، که ناشی از بدهی ۶.۶ میلیارد دلاری به سرمایهگذاران بود. این تغییر در رهبری OpenAI نشان داد که منافع شرکتها، بیشتر از منافع جمعی، در توسعه هوش مصنوعی نقش مهمی ایفا میکنند. این گام از سمت OpenAI نمایانگر یک روند گستردهتر است: شرکتهای برجسته در زمینه هوش مصنوعی امروزی به شدت تحت کنترل افراد مختصر میشوند، به سمت سودآوری حرکت میکنند و نقش آنها در جهان رو به فزایندهای تاریکتر و نامعلومتر تبدیل میشود.
با اینکه این تغییرات از نظر تجاری ممکن است قابل توجیه باشند، اما آینده هوش مصنوعی نباید تنها متمرکز بر چند شرکت قدرتمند باشد. جایی که تحول به سوی هوش مصنوعی مبتنی بر سرمایهگذاری خصوصی دارای پتانسیل ایجاد پیامدهای دیستوپیایی است که ممکن است افراد عادی و توسعهدهندگان را از شرکت در فرایند تصمیم گیری محروم کند، همانطور که بسیاری از آنها در دوران Web2 نیز این اتفاق برایشان رخ داده بود.
برای مقابله با این روند، ابتکارات هوش مصنوعی غیرمتمرکز و تحت رهبری جامعه بسیار حیاتی است. این ابتکارات جایگزینی ارائه میدهند که در آن سیستمهای هوش مصنوعی در دسترس، ایمن و بیطرف باقی میمانند و تاثیر مدلهای “جعبه سیاه” مبتنی بر سود را کاهش میدهند.
در حال حاضر، توسعه هوش مصنوعی تحت سلطه چند شرکت بزرگ است که شامل OpenAI-Microsoft، Google، Amazon، Meta و Nvidia میشود. این شرکتها همگی در حال رقابت برای انحصار در زمینه های مختلف هوش مصنوعی هستند. با کنترل بخشهای حیاتی این فناوری از قبیل مدلها، دادههای آموزشی و برنامهها، این شرکتها قادرند سودآوری خود را به حداکثر برسانند و به همین ترتیب، درآمدها و نوآوریهای خود را تضمین کنند.
همچنین، زیرساخت ابری که توسط شرکتهایی مانند آمازون و گوگل اداره میشود، منابع محاسباتی و ذخیرهسازی مورد نیاز برای اجرای و آموزش سیستمهای هوش مصنوعی را فراهم میکند. این تمرکز بر روی ابر با هزینههای بالایی همراه است؛ به گفته شبکه Akash، توسعهدهندگان فردی تا سال ۲۰۲۴ بیش از ۶۷۹ میلیارد دلار برای استفاده از منابع محاسباتی ابری انتظار میرود – که در حال حاضر برای اکثریت کسبوکارهای کوچک و متوسط قابل قبول نیست و هزینهها احتمالاً با افزایش تقاضا بیشتر افزایش خواهند یافت.
به گفته اوسوری، محاسبات ابری به وسیله یک شرکت انحصار طلب ضدرقابتی به انجام میرسد.
شاید دنبال کردن این اخبار برای شما مفید باشد: |
در باغهای دیواری شرکتهای بزرگ فناوری، کاربران معمولاً به طور محدود و با شرایط به ابزارها و APIهای هوش مصنوعی دسترسی دارند، و این دسترسی اغلب با قیمتهای بسیار بالا ارائه میشود. با تبدیل شدن توسعه هوش مصنوعی به یک بازی برنده، منافع شرکتها گاهی اوقات اولویت درآمد فوری را بر مقتضیات اخلاقی و دید بلندمدت قرار میدهند. آخرین انحلال تیم Superalignment تحت تأثیر OpenAI، بیانگر آن است که اهمیت ایمنی و مسئولیتپذیری در فرآیند به راه اندازی محصولاتی با جامعیت بالا، دچار عقبنشینی شده است، همانگونه که یان لیک به آن اشاره کرده است.
تمرکز زدایی به عنوان بهترین راهکار برای از بین بردن انحصارات BigAI شناخته میشود. نوآوریهای پیوسته در حوزه هوش مصنوعی و بلاکچین این امکان را به جوامع کاربر و توسعهدهندگان میدهد که به طور فعال و پرانرژی در تحولات هوش مصنوعی شرکت کنند. پروژههایی مانند پروتکل KIP با پیشبرد مفهوم مالکیت غیرمتمرکز بر روی پشته هوش مصنوعی، امکان آموزش مدلها بدون نیاز به ساختاردهی قبلی ارائه میدهند. این اقدام با کاهش موانع ورود، به افراد اجازه میدهد که بدون مشکل وارد حوزه مورد نظر شوند، در حالی که رمزنگاری مبتنی بر رمزها، تسهیلکننده تقسیم سود بدون واسطه بین سهامداران است.
بهطور مشابه، بازار غیرمتمرکز شبکه Akash، به افتخار منابع ذخیرهسازی و محاسبهای را با هزینههای تقریباً ۸۰ درصدی کمتر از ارائهدهندگان متمرکز فراهم میکند. همچنین، پروژههایی مانند Flock.io اکنون از زیرساختهای Akash برای آموزش غیرمتمرکز هوش مصنوعی بهره میبرند.
به گفته نانسن، پروژههای زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز (DePIN) در حوزه DeFi به شدت فعال هستند. با ابتکاراتی مانند NodeFi، کاربران نهایی میتوانند از محاسبات اضافی یا ذخیرهسازی در دستگاههای شخصی خود درآمدزایی نمایند. ارائه حقوق حاکمیتی به صاحبان گرهها، امکان بهرهبرداری از هوش مصنوعی جامعه را در این پروژهها فراهم میکند و باعث ارتقای سطح هوش مصنوعی در این فضا میشود.
تحرکات مالی نشاندهنده این روند است. طبق گزارش Stocklytics، پروژههای غیرمتمرکز هوش مصنوعی توانستهاند توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کنند، و در سهماهه سوم سال ۲۰۲۴، ۳۰ درصد از کل بودجه با جمعآوری مبلغ ۵۲.۲ میلیارد دلار، به شکل چشمگیری موفق باشند. سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی بلاکچینی شامل شرکتهایی چون Wire Network و OpenGradient، بههمراه بازیکنان سنتی، به نحوی که شکاف میان هوش مصنوعی مرکزی و غیرمرکزی فرصتهای جدیدی برای رشد و توسعه ارائه کنند.
این انفجار بودجه به عنوان یک پدیده مالی بیشتر از یک پروسه معمولی تلقی میشود. این نمایانگر تغییر اولویتهای صنعت به سمت جایگزینهای غیرمتمرکز است. هوش مصنوعی غیرمتمرکز، به عنوان یک جایگزین عملی و جذاب برای بزرگان هوش مصنوعی، چشماندازی از آیندهای گسترده، عادلانه و قابلدسترس ارائه میدهد. بزرگان هوش مصنوعی با سرعت فوقالعادهای به سمت تحقق تسلط در حال پیشروی هستند و اکنون زمان برای حمایت از جایگزینهای غیرمتمرکز فرا رسیده است، بدون در نظر گرفتن گذشته.
منبع: blockworks .co
بیشتر بخوانید
نظرات کاربران