لیست عناوینی که در این مقاله برای شما زوم ارزی عزیز آماده کرده ایم:
قیمتهای نجومی هوش مصنوعی؛ تهدیدی برای برابری دیجیتال؟
به گزارش زوم ارز، “سال ۲۰۲۵ مبارک. دست کار نوشتن آزاد من به گرونی داده شده است.” به پساپای وبلاگ بزنید.
او پرسید: “چگونه میتوانم با آن رقابت کنم؟”
برای فردی مثل وی و میلیون ها نفر دیگر، مسیر باقی ماندن در صحنه رقابت هرگز مشخص نیست. حتی برای افرادی که به خوبی میدانند چگونه از هوش مصنوعی استفاده کنند تا از خطر جایگزین شدن توسط آن، جلوگیری کنند، و همچنین برای افرادی که موفق به بهرهگیری از تکنولوژی به منظور جلوگیری از اتلاف شغلی شدهاند، حفظ کار به صورت پیوسته و چالشبرانگیز است، به ویژه در جوامع در حال توسعه.
اشتراک “Pro” اخیراً OpenAI با هزینه ۲۰۰ دلار در ماه موجود است. همچنین ، RunwayML اکنون ماهانه ۹۵ دلار برای ویژگی های حق بیمه خود ارائه می دهد. از طرف دیگر ، Midjourney با هزینه ۱۲۰ دلار در هر ماه قابل اجرا است. در سال گذشته ، اشتراک فوق العاده ChatGPT Plus از OpenAI به قیمت تقریباً ۲۰ دلار در ماه بود و RunwayML حدود ۱۵ دلار برای دسترسی به ژنراتور ویدیویی Gen-3 خود ارائه می داد.
اگرچه ۲۰۰ دلار برای خرید یک ابزار تجاری در ایالات متحده قیمت مناسبی به نظر میرسد، اما دستمزد حداقل در ونزوئلا حدوداً دو ماه حداقل دستمزد در مکزیک یا شیلی است و با دستمزد حداقل ماهانه در سورینام همخوانی دارد.
حتی در اقتصادهای نوظهور مثل چین، جایی که حداقل دستمزد ماهانه در یک منطقه میتواند از ۲۷۵ تا ۳۷۰ دلار متفاوت باشد، هزینههای اشتراک میتوانند بخش قابل توجهی از درآمد یک کارگر را فرار کنند، بخصوص اگر او آزادی مالی نداشته باشد.
دارای داراییها و بدهیهاست.
اعتبارات موجود در کیف پول، تفاوتی بین کسانی که توانایی استفاده از هوش مصنوعی دارند و کسانی که از حاشیه تماشا میکنند، ایجاد میکند. دانیل واسیلیفسکی مدیرکل شرکت Bright Force Electrical در استرالیا است و برای تجارت خود هر ماه ۱۲۰ دلار به Midjourney پرداخت میکند. او این جمله را بر روی دیوار مشاهده میکند.
تأثیراتی که در اینجا مشاهده میشود این است که هوش مصنوعی شکافی بین شرکتهایی که قادر به خرید آن هستند و شرکتهایی که نیستند، ایجاد کرده است. شرکتهایی که هوش مصنوعی را به کار میگیرند، در فرآیندهای خودکار، ارتقاء ارتباط با مشتریان و تصمیمگیری بهتر عمل میکنند. از طرف دیگر، شرکتهای کوچک یا افرادی که امکان خرید هوش مصنوعی را ندارند، برای رقابت باید تلاش جهت توسعه وابستگی به آن نموده و خود را بهروز نگه دارند.
واسیلفسکی می گوید: “وقتی دسترسی به قدرت بر اساس بودجه باشد، تمام اختیار به دست افرادی می رسد که توانایی تحمل آن را دارند و دیگران را آسیب می رسانند.”
جف لو، معاون سابق کابینه کالیفرنیا، که در حال حاضر نظارت بر پرتفویهای فنی برای فرماندار جری براون دارد، احساس میکند که بین زمانی که در کابینه خدمت میکرد و وضع فعلی موجود، شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد. او همچنین هنوز هم از آینده وضعیت موجود محتاط است.
“استفاده از ابزارها میتواند نحوهی کار ما را تغییر داده و بازههای بزرگتری برای نوآوری فراهم کند. اما هنوز به نظر میرسد که این فرصتها در مراحل اولیهاند و هنوز به اندازهی کافی توسعه نیافتهاند.”
تعدادی از افراد با تمرکز ثروت و قدرت در دست فناوری جدید به سختی یک داستان جدید است. شاخص جینی نحوه افزایش شکاف بین ثروتمندان و فقرا در یک کشور را با گذشت زمان اندازه گیری میکند. با ظهور اینترنت، حتی اگر تولید ناخالص داخلی در یک کشور رشد کند، شاخص جینی بالا میرود و نشان میدهد که شکاف فرصتها و توزیع ثروت بین افراد ثروتمند و فقیر گستردهتر شده است.
در واقع ، فناوری امکانات کشورها را افزایش می دهد اما بمعنای ضرورتاً آنها را ضعیف تر نمی کند. اقتصادهای ملی به دلیل گسترش بازارهای جهانی و به کارگیری فن آوری های نوین، تولید ناخالص داخلی را افزایش می دهد. اما واقعیت این است که این سود بیشتر به گروه معدودی از افراد می رسد و این تنها منجر به گسترش شکاف بین ثروتمندان و فقرا می شود.
آیا قوانین ممکن است توزیع بچه ها برای مناسبتهای دو روزه؟
این وضعیت نشان میدهد چگونه پس از تصویب قانون ارتباطات از راه دور در سال ۱۹۹۶ در ایالات متحده، تمرکز بر راهحلهای محوربازار مناطق شهری و ثروتمند بود و روستاها و مناطق کم درآمد اهمیت چندانی نداشتند. تا سال ۱۹۹۹، تنها ۹٪ از کلاسهای درس در ایالات متحده به اینترنت دسترسی داشتند که بعضاً در مناطق ثروتمند مدرسهها امکان ورود به اینترنت فراهم بود. رهبر حقوق مدنی، جسی جکسون، این نگرش به فناوری که وی آنرا تفکیک فناوری نامید، را محکوم کرد و این موضوع را مورد انتقاد قرار داد.
کنگره ایالات متحده به توجه به مسائلی است که اخیراً مطرح شده است. یک کارگروه بیطرفانه به نام AI House Bipartisan به تازگی تأسیس شده است و روشهایی برای پیشگیری از گسترش شکافهای اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است، تا درست مانند قانونگذارانی که در دهه ۹۰ با گسترش اینترنت روبرو بودند، مشکلات را حل کند. اما مانند دوران اولیه ورود اینترنت، هنگامی که هزینه اشتراک AOL بسیار بالا بود، قیمت ابزارهای هوش مصنوعی امروزی که ممکن است به طرز قابل توجهی گران شوند، به عنوان ابزارهای هوش مصنوعی به طرز گستردهای پذیرفته میشوند.
تأثیر این میتواند یک فاصله نوآورانه عمیق تر را ایجاد کند. به عنوان نمونه، استفاده گسترده از هوش مصنوعی در تشخیص مراقبتهای بهداشتی در ایالات متحده معمول است، اما به دلیل هزینههای محاسباتی بالا و کمبود داده در محیطهای کم منابع که به جا مانده است، هنوز به چالش کشیده شده است. همچنین، موانع نظارتی مثل قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا، فشاری روی بازیکنان کوچک تر وارد میکند و توسعه محلی را مختل میکند.
گذشت زمان ممکن است مشکلات را حل کند. در میان پژوهشگران دانشگاهی، توافق وجود دارد که برای مزیتهای بلندمدتگی، سرمایهگذاری در فناوری هوش مصنوعی، حتی اگر در ابتدا برای کشورهای فقیر سنگین باشد، منطقی است.
بر اساس تحقیق اخیر در زمینه فناوری، توسعه هوش مصنوعی در کشورهای در حال توسعه نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، سرمایه انسانی ماهر و مداخلات سیاسی است. عواملی مانند عدم وجود زیرساختهای دیجیتال، کمتوانی نیروی کار ماهر و نقص در قابلیتهای تحقیقاتی، معمولاً از پیشرفت مستقیم هوش مصنوعی در کشورهای کمدرآمد باز میدارد.
به عبارت دیگر، شواهد حاکی از آن است که در کشورهای با درآمد کم و متوسط، تکنولوژیهایی مانند تجارت الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی، نسبت به کشورهای با درآمد بالا، به سرعت تصویب میشوند. این نشان میدهد که ایدهای وجود دارد که برخی از کشورهای با درآمد کم، با ایجاد شرایط مناسب، میتوانند در زمینه هوش مصنوعی تغییرات مهمی داشته باشند.
تنظیم کننده ها ممکن است حرف آخر را نداشته باشند
بدون مداخلات هدفمند مثل دسترسی یارانهای به مدلهای منبعباز یا راهحلهای ابرترکیبی، هوش مصنوعی به جنبههای دیگری از نابرابری جهانی منتقل میشود و اعاده کردن این شبکهها به جامعه اصلی اینترنت را نشان میدهد.
برخی اعتقاد دارند که این یک مسئله سیستمی است که با تنهایی نمیتوان با آن در مقابل قوانین قرار گرفت. آنها فکر میکنند که خود بازار به تنهایی راهحلی برای این مسئله پیدا خواهد کرد.
افزایش رقابت ممکن است منجر به کاهش قیمتها شود. استفاده از راهحلهای منبعباز مانند Deepseek R1 چین، که به طور کامل قدرت اوپنئی را نشان میدهد و همچنین ممکن است بازار را بهبود بخشد. به علاوه، Deepseek علاوه بر مدل منبعباز خود، یک مدل زبان به قیمت ۰.۰۷ دلار برای هر میلیون توکن به کاربران ارائه میدهد؛ که جزئی از برچسب قیمت ۲.۵۰ دلاری مدل GPT-4 محسوب میشود. این شرکت نشان داده است که قیمتهای بالا بیشتر از انحصار بازار ناشی از محاسبات و هزینههای تحقیق و توسعه کارآمد تر نسبت به هزینههای واقعی است.
در نتیجه ، OpenAi مدل استدلال Beefy خود را برای ردیف ارزان تر “Plus” منتشر کرد ، Perplexity نسخه محلی R1 را برای کاربران غربی اتخاذ کرد و یک مدل تحقیق عمیق را منتشر کرد ، و گزارش ها منتشر شد که Anthropic نیز برای ماندن در یک مدل استدلال کار می کند. رقابتی.
“بر اساس تحلیل کاران سیردزای، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت زیرساخت هوش مصنوعی میرا، نیروهای بازار می توانند با دسترسی به هوش مصنوعی به طور مؤثرتر از دستورالعمل های شرکتی عمل کنند. این تحلیل نشان می دهد که شرکت ها اکنون گزینه های منبع باز برای ابزارهای برتر هوش مصنوعی ایجاد می کنند و این رقابت، SME ها را بهره مند می کند. به طور کلی، این تکامل طبیعی نشان می دهد که راه حل های در دسترس و پویایی بازار به جای مقررات، به شکل های دموکراتیک مختلف را برای مشکلات ارائه می دهد.”
حتی مدیر عامل OpenAi سام آلتمن در تلاش است تا در خارج از جعبه با راه حل هایی که شامل ترویج AI در بین افراد محروم است ، فکر کند:
“به ویژه ، به نظر می رسد که تعادل قدرت بین سرمایه و نیروی کار به راحتی می تواند به هم ریخته شود ، و این ممکن است نیاز به مداخله زودهنگام داشته باشد”. “ما به ایده های عجیب و غریب مانند دادن بودجه محاسبه شده” باز هستیم تا همه افراد روی زمین بتوانند از بسیاری از هوش مصنوعی استفاده کنند. ”
آنچه که بیان شد، هنوز ایدالیستی نیست زیرا تنها باعث افزایش وابستگی کاربران به ابزارهای OpenAI میشود و باعث تقویت بیشتر انحصار شرکت میشود. اینکه آیا گزینههای منبعباز، اقدامات نظارتی یا رقابت کامل در بازار میتواند باعث تعادل مقیاسها شود، در صورت اعمال نیز نتیجهٔ مطلوب را نخواهد داشت. در حال حاضر، انقلاب هوش مصنوعی تنها منجر به توزیع ناعادلانه است.
در اصلیترین چارچوب خود، قوانین باید بین کاهش خطرات و امکانات ایجادی تعادل برقرار کنند، و اطمینان حاصل نمایند که هوش مصنوعی به یک منبع منحصر به فرد برای ثروتمندان و قدرتمند تبدیل نمیشود.
نظرات کاربران