آیا کریپتو راه خود را گم کرده است؟،در سالهای اخیر، بازار کریپتوکارنسیها به سرعت رشد کرده و به یکی از مهمترین حوزههای مالی دنیا تبدیل شده است.بسیاری از فعالان و تحلیلگران بر این باورند که پس از تغییرات عظیمی که در این صنعت ایجاد شده، زمان آن فرا رسیده که کریپتو دوباره به آرمانها و اصول اولیه خود بازگردد.
لیست عناوینی که در این مقاله برای شما زوم ارزی عزیز آماده کرده ایم:
- آیا کریپتو راه خود را گم کرده است؟
- کریپتو و مسیر خودمالکیتی: دفاع از آزادی و حق خودمختاری دیجیتال
- سراب ICOها: ۹۹ درصد میمکوینها، ۱ درصد باقیمانده آرمانها
- آرمانگرایی در کریپتو: پشتپرده تبدیل آن به یک ایدئولوژی جهانی
- سرمایهگذاران خطرپذیر و گسترش پوچگرایی مالی در دنیای کریپتو
- نیهیلیسم مالی در دنیای کریپتو: اهمیت سود به هر قیمت
- میمکوینها در سایه ارز دیجیتال ترامپ و خاویر میلی: افول محبوبیت
- آرمانگرایی در کریپتو: نبردی که همیشه ادامه دارد
آیا کریپتو راه خود را گم کرده است؟
در گذشتهای نهچندان دور، ارزهای دیجیتال با آرمانهایی بلند همچون بازتعریف عدالت اقتصادی، پایان دادن به سلطه بانکها و باز کردن درهای نظام مالی بهروی تمامی مردم دنیا به وجود آمدند. بیتکوین در آغاز، نهتنها بهعنوان یک ارز دیجیتال، بلکه بهعنوان نمادی از مقاومت در برابر بیعدالتیهای سیستماتیک شناخته میشد. با گذشت زمان و در دوران رونق عرضه اولیه کوینها، صنعت کریپتو جسورتر شد و ایدههای بزرگی مانند توکنیزهکردن اعتبار کربن یا دگرگونی دنیای پزشکی مطرح گردید.
اما چند سال اخیر برای بسیاری از فعالان قدیمی این صنعت، چیزی جز سرخوردگی و ناامیدی بههمراه نداشته است. از یکسو، برخی از طرفداران اولیه بیتکوین که بهدنبال شکستن سیستم مالی سنتی بودند، اکنون از تسلط بانکها و دولتها بر بخش زیادی از ارزهای دیجیتال استقبال میکنند.
کریپتو و مسیر خودمالکیتی: دفاع از آزادی و حق خودمختاری دیجیتال
اسکات ملکر، معروف به «گرگ همه بازارها»، بر این باور است که در روزهای ابتدایی پیدایش ارزهای دیجیتال، فضای این صنعت با حس هدفمندی و آرمانگرایی بیشتری همراه بود. او در اینباره میگوید:
سایفرپانکهای اولیه، آزادیخواهان واقعی بودند که بهشدت باور داشتند نظام پولی و حکومتی دچار اشکال است و بیتکوین و فناوری بلاکچین میتوانند این مشکلات را اصلاح کنند.
جو لوبین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، نیز معتقد است:
زیبایی بیتکوین و ارزهای دیجیتال در روزهای اولیه این بود که گروههای مختلف با دیدگاههای فلسفی متفاوت را گرد هم آورد تا با استفاده از این فناوری، آیندههای متنوعی را ترسیم کنند. این گروهها شامل سایفرپانکها، آنارشیستهای حوزه رمزنگاری، لیبرتارینها (آزادیخواهان)، هکرها، چپگراها، فعالان ضدشرکتهای بزرگ و حتی سوسیالیستها بودند.
اینکه همه این دیدگاهها توانستند بخشهایی از ارزشها و دغدغههای خود را در فناوری پروتکلهای غیرمتمرکز بیابند، نشاندهنده قدرت بالای این فناوری است؛ چراکه هم بهاندازه کافی انعطافپذیر بود و هم امکان ساخت هر نوع ابزار یا سیستم جدید بر بستر آن وجود داشت.
پائولو آردوینو، مدیر ارشد فناوری صرافی بیتفینکس، معتقد است که هنوز هم بسیاری به ارزهای دیجیتال باور دارند، اما آرمانگرایی و ایدهآلگرایی آنها تا حد زیادی زیر سایه فضای سفتهبازانه قرار گرفته است. او میگوید:
هدف اصلی بلاکچین از ابتدا گسترش دسترسی مالی، حق حاکمیت فردی بر داراییها و رهایی از محدودیتهای نظام مالی سنتی بود. اما با رشد بازار، نگاههای سوداگرانه به کانون توجه تبدیل شدند و ارزهای دیجیتال برای بسیاری از افراد بهجای ابزاری برای توانمندسازی، به یک کازینو تبدیل شدهاند.
سراب ICOها: ۹۹ درصد میمکوینها، ۱ درصد باقیمانده آرمانها
در تاریخ ارزهای دیجیتال، همواره آرمانگرایی و نگاههای مالی سودجویانه در کنار یکدیگر وجود داشتهاند. دوران رونق عرضه اولیهها (ICO) در سال ۲۰۱۸ بهعنوان پیشدرآمدی برای تب میمکوینها شناخته میشود؛ زیرا بسیاری از پروژهها تنها یک ایده خام یا حتی یک میم بودند و صرفاً با نوشتن یک وایتپیپر و تهیه یک فایل ارائه، میلیونها دلار جذب میکردند.
این دوران با سوءاستفادههای مالی و بدبینی بسیاری همراه بود، چراکه اغلب بنیانگذاران ICOها حتی پیش از ساخت یک نسخه ابتدایی از محصول خود، سرمایههای جذب شده را بدون هدف خرج میکردند. در آن زمان، شرکتهایی پدید آمدند که تنها هدفشان راهاندازی ICOهای جدید بود. این شرکتها بهدنبال بنیانگذاران تازهکار میگشتند و آنها را با بازارسازها، صرافیها و شرکتهای بازاریابی آشنا میکردند تا عرضههای اولیه جدیدی راهاندازی کنند.
کاین وارویک، بنیانگذار موفقترین عرضه اولیه استرالیا که بعدها به پروژه سینتتیکس (Synthetix) تبدیل شد، میگوید:
این شرکتها یک برنامه مشخص داشتند: عرضه اولیه راهاندازی میکردند، ایدهشان را از خط تولید عبور میدادند و در نهایت ۱۰ درصد از توکنها را برای خود برمیداشتند. واقعاً میتوان گفت که ۹۸٪ از ICOها کلاهبرداری بودند.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۸ توسط شرکت ساتیس (Satis) انجام شد، نشان داد که ۸۱٪ از عرضه اولیههای با ارزش بیش از ۵۰ میلیون دلار، کلاهبرداری بودهاند. پژوهش دیگری که در دانشگاه واسا فنلاند (Vaasa) در سال ۲۰۲۲ انجام شد، این رقم را حدود ۵۶.۸٪ اعلام کرد.
با این حال، در میان پروژههای آن دوره، نمونههای موفق و مهمی نیز بهوجود آمدند که امروز همچنان از پیشگامان صنعت بهشمار میروند. آوه (Aave)، چینلینک (Chainlink)، بنکور (Bancor)، پولکادات (Polkadot)، تزوس (Tezos)، فایلکوین (Filecoin) و حتی ایاس (EOS) که اکنون تحت مدیریت جامعه کاربران به نام والتا (Vaulta) اداره میشود، نمونههایی از پروژههای موفق هستند.
وارویک در اینباره میگوید:
اگر به گذشته بازگردیم و جلوی ICOها را بگیریم، جهان جای بدتری میشد. آیا مردم پول از دست دادند؟ بله. آیا کلاهبرداریهای زیادی اتفاق افتاد و ضررهای سنگینی ایجاد شد؟ بله. اما در مقابل، دستاوردهای بزرگی هم بهدست آوردیم. سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختها و تجربه توسعهدهندگان بدون ICOها هرگز به وقوع نمیپیوست.
آرمانگرایی در کریپتو: پشتپرده تبدیل آن به یک ایدئولوژی جهانی
در روزهای اولیه، تقریباً همه افراد حداقل وانمود میکردند که به آرمانهای کریپتو همچون تمرکززدایی، بانکداری بدون بانک و ساخت دنیایی بهتر با استفاده از بلاکچین باور دارند.
با این حال، آرمانگرایی نیز بدون مشکل نبوده و میتواند بهسرعت به ایدئولوژی تبدیل شود. ایدئولوژی یک نوع تفکر محدود، تجویزی و انحصاری است که تنها یک راه درست را میپذیرد و سایر راهحلها را رد میکند. کاین وارویک در اینباره میگوید:
وقتی وارد فضای اتریوم شدم و شروع به ساختن کردم، واقعاً در باورهای رایج غرق شدم. در دوران «تابستان دیفایِ» سال ۲۰۲۰، مخاطبان این فضا عمدتاً افرادی بودند که از نظر ایدئولوژیک به مفاهیمی چون عدم نیاز به مجوز، مقاومت در برابر سانسور و موانع اندک برای ورود پایبند بودند. بنابراین اگر کسی میخواست محصولی بسازد، باید دقیقاً به این اصول پایبند میماند.
وارویک اعتراف میکند که در آن زمان آنقدر به این دیدگاهها پایبند بوده که حتی اجازه نداده است از استیبلکوین غیرمتمرکز DAI (متعلق به پروژه میکر) در پلتفرم سینتتیکس استفاده شود؛ تنها به این دلیل که میکر استیبلکوین متمرکز USDC را بهعنوان بخشی از داراییهای وثیقه خود پذیرفته بود. او میگوید:
ما واقعاً بیش از حد ایدئولوژیک بودیم و شدتاً روی تمرکززدایی تعصب داشتیم. این دیدگاه باعث شد که پروژه با مشکلاتی مواجه شود و عقب بماند. اما نکته این است که کاربران نهایی به هیچیک از این مسائل اهمیت نمیدهند. آنها فقط محصولاتی میخواهند که زندگیشان را بهتر کند.
سرمایهگذاران خطرپذیر و گسترش پوچگرایی مالی در دنیای کریپتو
یکی از عوامل اصلی که باعث شد فضای کریپتو بهسمت نیهیلیسم مالی حرکت کند، تجربه تلخ سرمایهگذاران خرد در عرضههای اولیه بود؛ زیرا سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) عملاً آنها را از میدان رقابت خارج کردند. کاین وارویک در اینباره میگوید:
سرمایهگذاران خطرپذیر قدرت زیادی دارند و بازی را طوری طراحی کردهاند که بیشترین ارزش ممکن نصیب خودشان شود.
از حدود سال ۲۰۲۰، استراتژی جدیدی بهنام «شناوری کم، ارزش بازار کاملاً رقیقشده بالا (FDV)» در میان پروژهها رواج یافت. در این مدل، «شناوری کم» به انتشار درصد کمی از کل عرضه به بازار اشاره دارد که باعث میشود کاربران خرد برای خرید همین تعداد محدود توکن با یکدیگر رقابت کنند و قیمتها افزایش یابد.
در مقابل، «ارزش بازار کاملاً رقیقشده بالا» به این معناست که بخش عمدهای از توکنها در اختیار VCها قرار دارد و آنها بهطور تدریجی این توکنها را به بازار عرضه میکنند، که در نتیجه باعث کاهش قیمت توکنها با افزایش عرضه در گردش میشود.
گزارشی از کوینگکو نشان میدهد که ۲۱.۳٪ از ۳۰۰ ارز دیجیتال برتر بازار، ازجمله پروژههایی مانند سلستیا (Celestia)، سویی (Sui)، آپتوس (Aptos)، اینجکتیو (Injective) و dYdX، از همین مدل «عرضه کم، ارزش بازار کاملاً رقیقشده بالا» استفاده میکنند.
در نهایت، سرمایهگذاران خرد متوجه شدند که بازی اساساً به ضرر آنها طراحی شده است و حتی سرمایهگذاری روی پروژههای باکیفیت نیز لزوماً به سود نخواهد انجامید.
وارویک در اینباره میگوید:
واکنش آنها این بود که اگر نمیتوانم در بازی ICO، یعنی خرید توکن در مراحل اولیه با قیمت پایین و امید به افزایش آن موفق شوم، شاید بتوانم به سراغ بازی دیگری بروم، و این بازی جدید، ظهور میمکوینها بود.
میمکوینها معمولاً با مدل «عرضه منصفانه» راهاندازی میشوند و این امید را در دل کاربران زنده میکنند که شاید با سرمایهگذاری اندکی، میلیونر شوند. هیچکس اهمیتی نمیدهد که پروژه یا توکن عملاً هیچ کاربرد واقعی ندارد؛ تا زمانی که قیمت بالا میرود، همه راضی هستند. این نقطه شروع پوچگرایی مالی در کریپتو است.
اسکات ملکر میگوید:
افراد ذاتاً تمایل به قمار دارند. اکثر افراد به دنیای کریپتو میآیند تا یکشبه ثروتمند شوند، نه اینکه بخواهند یک استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت را برای رسیدن به موفقیت مالی انتخاب کنند.
نیهیلیسم مالی در دنیای کریپتو: اهمیت سود به هر قیمت
جو لوبین بر این باور است که مردم بهدلیل ناکارآمدی سیستم اقتصادی فعلی به سمت میمکوینها روی آوردهاند. او میگوید:
بسیاری از افراد شاهد هستند که دیگران ثروتهای بزرگی کسب میکنند، در حالیکه خودشان با وجود داشتن شغل تماموقت و تحصیلات دانشگاهی، بهسختی از پس هزینههای زندگی برمیآیند. آنها احساس میکنند که همهچیز از قبل علیه آنها برنامهریزی شده و این بازی ناعادلانه است. بنابراین، تعجبی ندارد که به داراییهایی با ریسک بالا مانند میمکوینها روی بیاورند، شاید فرصتی پیدا کنند و سرنوشت مالی خود را تغییر دهند.
اما این تغییر جهت به سمت میمکوینها، باعث ناامیدی فعالان واقعی و سازندگان حوزه کریپتو شد. آنها تصور میکردند در حال ایجاد یک تحول بنیادین در سیستم مالی جهانی هستند، اما زمانی که متوجه شدند کاربران از خرید میمکوینهایی بیارزش مانند فارت کوین (Fartcoin) بهاندازه خرید بیتکوین رضایت دارند، شوکه شدند. کاین وارویک در اینباره میگوید:
ناگهان همه فهمیدند که پادشاه لباس ندارد، اما کسی جرات گفتن آن را نداشت. کاربرانی که پنج سال گذشته را در این فضا سپری کرده بودند تا ثروتمند شوند، اصلاً برایشان مهم نبود که ما به چه چیزهایی باور داریم. آنها کاملاً درگیر بازی میمکوینها شدند؛ بازیای که هیچ کاربردی ندارد، نوآوری جدیدی ایجاد نمیکند، دنیای بهتری نمیسازد و اصلاً با ارزشهای فکری ما همراستا نیست. این فقط یک کازینو است. حالا ما ماندهایم با این سؤال که حالا چه اتفاقی میافتد؟
میمکوینها در سایه ارز دیجیتال ترامپ و خاویر میلی: افول محبوبیت
بهنظر میرسد میمکوینها توسط همان افرادی که در رونق آنها نقش داشتند، به نابودی کشیده شدند؛ سودجویانی که هدفشان خارج کردن بیشترین مقدار پول از جیب کاربران خرد بود.
در ماه ژانویه، میمکوینی با تم دونالد ترامپ بهنام “TRUMP” راهاندازی شد و تنها دو روز بعد، نسخه دیگری با نام “MELANIA” برای جذب بیشتر درآمد روانه بازار شد.
بر اساس گزارش چینالیسیس، حدود ۸۱۰ هزار کیف پول در معاملات میمکوین ترامپ نزدیک به ۲ میلیارد دلار ضرر کردهاند، در حالیکه ۱۰۰ میلیون دلار کارمزد حاصل از معاملات به شرکتهای وابسته به ترامپ رسیده است؛ شرکتهایی که ۸۰ درصد از عرضه این توکن را در اختیار دارند.
پس از آن، راهاندازی میمکوین “LIBRA” توسط خاویر میلی، رئیسجمهور آرژانتین، بهعنوان ضربه نهایی عمل کرد. برخی افراد درون پروژه سودهای قابلتوجهی بهدست آوردند؛ زیرا ارزش این توکن در اوج خود به ۴.۵ میلیارد دلار رسید و سپس ۹۸٪ کاهش یافت.
اگرچه هنوز برای اعلام مرگ میمکوینها زود است، اما دادهها نشان میدهند فعالیت روی شبکه سولانا و پلتفرم پامپ فان پس از این اتفاقات بهشدت کاهش یافته است. مشابه آنچه که برای توکنهای عرضه کم و با ارزش کاملاً رقیقشده رخ داد، اکنون طرفداران میمکوینها نیز متوجه شدهاند که این بازی از ابتدا به ضرر آنها طراحی شده است.
اسکات ملکر میگوید:
مشکل این است که همیشه برنده گردانندگان میز قمار هستند؛ این بازی حتی بیشتر از یک کازینوی واقعی دستکاری شده است.
آرمانگرایی در کریپتو: نبردی که همیشه ادامه دارد
پس از سقوط صرافی FTX، میمکوینها به محور اصلی دنیای کریپتو تبدیل شدند. این تغییر عمدتاً ناشی از محدودیتهای سختگیرانه کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) بود که عملاً راهاندازی پروژههایی با کاربرد واقعی را در این کشور غیرممکن ساخت.
اکنون که تب و تاب میمکوینها در حال کاهش است، فضای کریپتو بهنظر میرسد کمی خالی شده باشد. اسکات ملکر در اینباره میگوید:
در حال حاضر، ما در نقطهای قرار داریم که در یک سوی طیف بیتکوین قرار دارد و در سوی دیگر آن، پوچگرایی مالی. هر آنچه میان این دو بوده، یا آسیب دیده یا به حاشیه رفته است. با اینحال، آرمانگرایی دوران ابتدایی هنوز در جامعه بیتکوین و در ذهن بسیاری از طرفداران آلتکوینها زنده است. بهویژه با ورود والاستریت و دولتها به این حوزه، اکنون بیش از هر زمان دیگری باید به مردم آموزش دهیم تا کریپتو صرفاً به ابزاری برای سرمایهگذاری تبدیل نشود.
جو لوبین نیز تأکید میکند که بسیاری از سازندگان و اعضای جامعه اتریوم همچنان به آرمانهای اولیه وفادار ماندهاند. او میگوید:
اصول اساسی آن دوران و افرادی که در ابتدا وارد دنیای ارزهای دیجیتال شدند، هنوز هم وجود دارند. شاید بهدلیل لایههای مختلف سفتهبازی، در نگاه اول این اصول دیده نشوند؛ اما لایههای بنیادی این فناوری همچنان توسط کسانی ساخته میشود که واقعاً به تمرکززدایی اهمیت میدهند.
در حالی که جنگ تعرفهای ترامپ فشار زیادی بر بازار وارد کرد، این نکته که اعضای جدید SEC و دولت ایالات متحده اکنون بیشتر از هر زمان دیگری از کریپتو و بیتکوین حمایت میکنند، زمینه را برای ظهور پروژههای جدید با کاربرد واقعی فراهم کرده است. این پروژهها میتوانند بدون نگرانی از ریسکهای قانونی ناشی از دخالت رگولاتورها، ارزش واقعی به جهان اضافه کنند.
پائولو آردوینو نیز معتقد است که دوران سوداگرانه میمکوینها به پایان نزدیک است. او میگوید:
این مرحله در حال افول است. مردم بهتدریج متوجه میشوند که سیستم مالی سنتی نهتنها ناکارآمد است، بلکه اساساً ناعادلانه است. میلیاردها نفر هنوز از دسترسی به خدمات مالی محروم هستند و حتی افرادی که از خدمات بانکی برخوردارند، با مشکلاتی همچون کاهش قدرت خرید بهدلیل تورم، کارمزدهای بالا و محدودیتهای خودسرانه مواجهاند. هدف کریپتو از ابتدا حل این مشکلات بوده است و اکنون تمرکز فعالان این صنعت دوباره به کاربردهای واقعی معطوف شده است.
آردوینو معتقد است که آینده کریپتو در تحقق همان وعدههای اولیه نهفته است:
مرحله بعدی ایجاد زیرساختهای مقاوم مالی خواهد بود؛ زیرساختهایی که خارج از محدودیتهای سیستمهای سنتی عمل کرده و به مردم مالکیت واقعی داراییهایشان را میدهد.
سوالات متداول
-
آیا کریپتو در حال از دست دادن جهت است؟
با توجه به نوسانات شدید قیمتها و چالشهای قانونی، برخی معتقدند که کریپتو به راه خود ادامه میدهد، اما مسیری پیچیدهتر را طی میکند.
-
چه عواملی باعث نوسانات زیاد در بازار کریپتو شده است؟
نوسانات زیاد به دلیل دخالت نهادهای مالی، تغییرات قوانین، و جو روانی بازار ایجاد شده است.
-
آیا توسعهدهندگان در حال از دست دادن تمرکز خود هستند؟
برخی از پروژهها ممکن است به سمت اهداف تجاری و تبلیغاتی منحرف شوند، اما همچنان پروژههای معتبر و هدفمند در حال پیشرفت هستند.
-
آیا موسسات بزرگ سرمایهگذاری به کریپتو اطمینان دارند؟
موسسات بزرگ به دنبال سرمایهگذاری در بیتکوین و اتریوم هستند، اما بسیاری از آنها از پروژههای کوچکتر با ریسک بالاتر اجتناب میکنند.
-
آیا کریپتو همچنان یک فرصت برای سرمایهگذاری است؟
با وجود چالشها، کریپتو همچنان برای سرمایهگذاری جذاب است، بهخصوص برای کسانی که به دنبال تنوع در سبد سرمایهگذاری خود هستند.
-
آیا کریپتو به یک دارایی امن تبدیل میشود؟
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که کریپتو در آینده به دارایی مقاومتری تبدیل خواهد شد، اما همچنان بهعنوان یک سرمایهگذاری پر ریسک شناخته میشود.
-
چالشهای قانونی کریپتو چه تاثیری بر بازار دارند؟
تغییرات در قوانین و مقررات میتواند منجر به کاهش اعتماد سرمایهگذاران و نوسانات شدید در بازار شود.
-
آیا ارزهای دیجیتال میتوانند در دنیای واقعی کاربرد داشته باشند؟
بله، بسیاری از ارزهای دیجیتال بهویژه در بخشهای پرداختهای بینالمللی و قراردادهای هوشمند کاربردهای واقعی دارند.
-
چرا برخی کاربران به آینده کریپتو امیدوارند؟
بعضی کاربران به پتانسیل فناوری بلاکچین و غیرمتمرکز بودن کریپتو امیدوارند و معتقدند که این سیستم میتواند جایگزین مناسبی برای سیستمهای مالی سنتی باشد.
-
آیا کریپتو میتواند بهعنوان یک ارز جهانی شناخته شود؟
این امکان وجود دارد که ارزهای دیجیتال در آینده بهعنوان یک ارز جهانی پذیرفته شوند، اما بهدلیل موانع قانونی و تکنیکی، هنوز به زمان بیشتری نیاز است.
سخن پایانی
در نهایت، میتوان گفت که بازار کریپتو بهطور کلی در یک دوره تحول و تغییر قرار دارد. اگرچه با چالشهای زیادی مواجه است، از جمله نوسانات قیمت، مسائل قانونی و انحراف برخی پروژهها از مسیر اصلی خود، هنوز پتانسیل زیادی برای رشد و توسعه دارد. بسیاری از پروژههای معتبر در حال حل مشکلات اساسی و ارائه راهکارهای نوآورانه هستند. بهطور کلی، کریپتو ممکن است در حال طی مسیر دشوار و پیچیدهای باشد، اما همچنان در مسیر تکامل خود حرکت میکند و برای آیندهای پر امید، نیاز به زمان و تلاش بیشتر دارد.
ممنون که تا پایان مقاله”آیا کریپتو راه خود را گم کرده است؟“همراه ما بودید
نظرات کاربران